بخشی از کتاب مدیریت نرم ریاست آسان 10
پنجشنبه 3 شهريور 1401 - 10:46:14
صیح ملت نیوز

به نقل از صبح ملت: کتاب مدیریت نرم، ریاست آسان نوشته علیرضا رشنو کتابی است مختص مدیران پایه در ادارات ایران. این کتابِ تالیفی، نتیجه 12 سال ریاست نویسنده در یکی از ادارات کشور می باشد، کتاب مذکور در پنج فصل شکل گیری شخصیت رئیس اداره و بهترین نکات برای ریاست درست و آسان در یک اداره را در قالب عناوین عینی و ذکر داستان واقعی و نتیجه گیری بیان می کند. آنچه در ادامه آورده می شود یکی از عناوین این کتاب است:

 

ریسک‌پذیری

انجام کارهای بزرگ نیاز به انسان‌های بزرگ دارد. تفاوت انسان‌های بزرگ با انسان‌های عادی این است که انسان‌های بزرگ از ریسک کردن نمی‌هراسند، ریسک جزئی جدایی‌ناپذیر از انجام کارهای بزرگ است. وقتی از کارهای بزرگ صحبت می‌کنیم این گمان پیش می‌آید که کارهای کوچک ریسک ندارند، هر کاری به‌اندازهی خود از درصدی ریسک برخوردار است، مثال عبور از عرض خیابان که یادتان هست هنگامی‌که می‌خواهیم از عرض خیابان عبور کنیم ریسک تصادف وجود دارد، ما بدون توجه به این امر بارها و بارها از خیابان رد می‌شویم و اتفاق خاصی نیز رخ نمی‌دهد، کلید کار کجاست؟ ما هنگام رد شدن از خیابان ابتدا به سمت چپ و بعد به سمت راست نگاه می‌کنیم و هنگامی‌که مطمئن می‌شویم خطری وجود ندارد از عرض خیابان عبور می‌کنیم. مراحل انجام کارها نیز برای دوری از خطر درست به همین صورت است. کارهای بزرگ را اگر با آمادگی قبلی و انجام تحقیقات کافی آغاز کنیم مطمئناً ریسک آن به حداقل می‌رسد و مثل عبور کردن از عرض خیابان مشکلی برای ما ایجاد نخواهد شد، ضمن اینکه با بررسی دقیق و پیدا کردن خط عابر پیاده می‌توان گذر ایمن‌تری نیز از خیابان داشت. ریاست در اداره یعنی آمادگی انجام کارهای زیاد و متفاوت، اگر رئیس بیم خطر کردن داشته باشد، هیچ کاری انجام نخواهد داد و اداره به بن‌بست خواهد رسید، رئیس قدرتمند با بررسی ریسک هر کار و انجام تحقیقات لازم پروژه‌های بزرگ را در اداره‌اش کلید خواهد زد و اداره ی متبوعش را به‌سرعت به‌سوی پیشرفت هدایت خواهد کرد. پیشرفت یک اداره در ایران یعنی چه؟ آیا این حرف اساساً معنی دارد؟ بله. گرچه اداره‌ها برخلاف شرکت‌ها از استقلال کمتری برخوردارند و ازآنجاکه مصرف‌کننده ی هزینهی جاری و تملک دارایی هستند امکان مانور زیادی در این زمینه ندارند، اما باز راه پیشرفت برای آن‌ها باز است، اما منظور من از پیشرفت چیست؟ رئیس یک اداره می‌تواند با تمهیدات لازم و پیگیری‌های هدفمند از طریق مدیر ارشد خود و فرمانداری طرح‌های زیادی را اجرا نماید، ساخت خانهی اداری، محوطه‌سازی، خرید خودرو برای اداره، بهینه‌سازی و افزایش زیرساخت‌های اداری مثل اینترنت، وی پیان، وی ست و ... همه ی این‌ها یعنی پیشرفت یک اداره نسبت به اداره ی هم‌جوار خود، همهی این کارها دارای ریسک بالایی است، اما می‌توان آن‌ها را انجام داد و از ریسکشان نهراسید. چگونه می‌خواهید ریسک نکنید اما در پست خود بهترین باشید، ریسک نکنید اما ارتقاء شغلی به دست آورید، ریسک نکنید اما پروژه‌ای برای اولین بار در ادارهی خود تعریف کنید که تاکنون در هیچ اداره‌ای اجرانشده است.

 

داستان:

دوستم می‌گفت: سه سالی بود دریکی از اداره‌های شهرستان کارمند بودم ، رئیس اداره بازنشسته شد واداره ی ما احتیاج به سرپرست پیدا کرد، وضعیت کلی اداره از ثبات لازم برخوردار نبود، هزینه‌های جاری و تملک دارایی‌ها با رئیس قبلی تسویه نشده و مشکلات بسیاری در قسمت‌های مختلف اداره وجود داشت. هرچند اداره چند کارشناس داشت اما به دلیل تازه‌کار بودن آن‌ها من و چند هم‌دوره‌ای با مدرک فوق‌دیپلم در اولویت سرپرستی موقت اداره قرار گرفتیم. سرپرستی به دیگران پیشنهاد شد اما آن‌ها نپذیرفتند، وضعیت نابسامان اداره، سرپرستی چندماهه تا انتخاب رئیس جدید، عدم شناخت کافی از این پست و نبودن محلی برای آموزش، امکان خطا که مساوی بود با بروز مشکلات جدی برای اداره و سرپرست آن، باعث شد تا دیگران این موقعیت را نپذیرند و دلیلشان نیز تا حدی موجه بود، به‌ناچار این پست به من پیشنهاد شد و من گرچه هیچ آگاهی از طبقه‌بندی مسائل مالی، مدیریت امور اداری، روابط عمومی، دبیرخانه و دیگر قسمت‌ها نداشتم و پذیرفتن آن ریسک بالایی داشت، من این پست را پذیرفتم، با خود گفتم این مسئولیت حتی اگر برای زمانی محدود باشد می‌تواند به من آگاهی‌های تازه‌ای بدهد. چالش من در موقعیت جدید می‌تواند توانایی‌های نهفته‌ام را آشکار کند. هرگز فراموش نمی‌کنم که چه شب‌هایی تا دیروقت در اداره می‌ماندم و از کارهای رئیس پیشین کپی‌برداری می‌کردم، با روسای ستادی استان تلفنی مشورت می‌کردم و سطح آگاهی خود را بالا می‌بردم، در جلسات اداره کل و فرمانداری شرکت می‌کردم و خود را مطرح می‌کردم، بخشنامه‌ها را به‌دقت مطالعه می‌کردم و عِلمم را می‌افزودم، مدت چند ماه به چند سال افزایش پیدا کرد و من هنوز سرپرست بودم به دانشگاه رفتم و مدرک کارشناسی گرفتم و حکم سرپرستی‌ام به ریاست اداره تبدیل شد، اغراق نیست که از بهترین روسای شهرستان بودم چراکه در این مدت سه بار کارمند نمونه شدم و تقدیرنامه‌های بسیاری به دست آوردم. ریسک را پذیرفتم و جواب خوبی گرفتم.

نتیجه:

اگر کارمند مذکور در پست سابق خود می‌ماند نمی‌توانست چنین موفق عمل کند و درنهایت کارمندی متوسط بود اما او پس از شناخت و استفاده از موقعیت و پذیرفتن ریسک آن به رئیسی موفق تبدیل شد، ریسکی که نتیجه ی خوبی در برداشت.

 

خبرنگار علیرضا رشنو


http://sobhemelatnews.ir/fa/News/100483/بخشی-از-کتاب-مدیریت-نرم-ریاست-آسان-10
بستن   چاپ