در پی اجرای موسیقی گروه سل لا در خانه های تاربخی دزفول اتفاق افتاد:
دستگیری این‌گروه خشن
يکشنبه 21 شهريور 1400 - 23:07:43
پایگاه خبری صبح ملت
یادداشت/

دکتر سید نظام الدین امامی فر 

توجه کردین که در اثر اتفاقی ساده مثل برگی که  از درخت می افته یا شاخه ای در جایی تکون می خوره ، یه عده ای اونو می بینن و در خفا تحلیل و اًدِلِه هم جور می کنن .
مثل همین اتفاقی که می تونست خیلی خوشایند بشه و تبدیل به حرکت مردمی و برای تبلیغ پیوند سنت و مدرنیته در کشور بشه !!!

طراحی حرکتی مردمی از سوی تعدادی از جوانان هنرآموز که در خانه تاریخی جمع شدند و موسیقی اجرا می کردند  در یک آن ، به تیتر خبر جنجالی تبدیل و اذهان عده ای یکهو ، تحریک شد  و عدله برای مقابله ی  *ضدفرهنگی* جور  شد .

دراین میان،  جریانی قدرتمند و مقتدر ، پرچم مبارزه با این *تهاجم فرهنگی* را  بالا برده و نیروهای کشف و خنثی کننده در برقی از ثانیه متهمین را شناسایی و *ارشاد* کردند.
 شهر از بحران‌خارج شده و نفس راحتی می کشد ...

تحلیلها شروع می شود ...
عده ای این توطئه را  به اونور آب و عده ای به اینور آب نسبت میدهند ( انور آب رو که خدا لعنت کند ،  ولی اینور آب لابد یه سرش به بدخواهان قدیمی همشهری اینور آب و غیر همشهری انور آب وصله ) ...

حالا اینور ماجرا :

نیروهای چالاک و سریع ، با  کمک ابزار رسانه مجازی ( خدا لعنت کند این فضای مجازی را که جز ضرر و آگاهی بخشی بی موقع بدرد هیچ کسی نمی خورد )  ملت را در جریان این توطئه ی شوم گذاشته که *آسوده بخوابید که ما بیداریم* ...

کمی برگردیم عقب 

یادتان هست ، چند سال داد مردم از کمی خدمات شهری و مسئله فرهنگ و هویت و تخریب بافت قدیم و اغتشاش شهری و  پروژهای ناتمام و پیمانکاران احیا و درمان رو  به‌ هوا بود و  بیرق *انقلاب گردشگری* و توسعه شهری ، به اهتزاز درآمد ؟

بیاد دارید :

کلنگها و بولدزرها مشغول حفر شدند و ساخت ساز در هر سطح صاف و ناهموار و کانال و رودخونه و ... جایشان را با پدیده های تفریحی ، عوض کردند ؟

 یادتان هست ، مسئولین راضی و شهر در امن و امان و داروغه بیدار ... و صدای جیرجیرک ها و آبدزدک ها بگوش می رسید ...

صبح شد و از خواب بیدار شدیم ، پاره پاره ی لباس و پاپوش مندرس را دیدیم     و     ندیدند ...
هویت نابود شده را دیدیم   و   ندیدند ...
شهر تقسیم شده را دیدیم   و   ندیدند ...
یعنی میخواستند که نبینند ...

بگذریم
 
صبح شد و داروغه رفته  بود کسی دم بر نیاورد !
کجا رفتن ،که بودند ، هنوز هستند ...

بگذریم 

می شود دلمان را تازه کنیم  
می شود فکر این چیزهایی که به ما مربوط نیست رو از ذهن مان خارج کنیم ؟

مردان با قدرت و شوکت و مقتدر ، کجا بودند ؟ کجایند تا داد مردم بستانند ...
کجایند تا با سرعت برق آسا ، مرتکبین و آمران را به سزای اعمالشان برسانند ، البته با تذکر و تعهد لسانی .

نکند عادت کنیم بر این شعر ، که دنیا در دست فرزندان جوان خلاق  ما است :
ار خواجه به بونه ، ای دونونه
ار خواجه به زیره ، ای دونونه
( عیدی صابرزاده ،ملقب به عیدی گربه )
انتهای پیام / صبح ملت 

http://sobhemelatnews.ir/fa/News/76012/دستگیری-این‌گروه-خشن
بستن   چاپ