غلامعلی رجایی در گفتوگو با «آرمان ملی»: دولت باید قبل از سال جدید چند وزیر را تغییر بدهد
غلامعلی رجایی در گفتوگو با «آرمان ملی»: دولت باید قبل از سال جدید چند وزیر را تغییر بدهد
سیاسی
بزرگنمایی:
«در مدیریت کشور باید از دو بال سیاسی و ظرفیتهای موجود استفاده میشد. افرادی مانند آقای ظریف، زنگنه و جهانگیری نباید از چرخه مدیریت کشور حذف میشدند. آقای رئیسی باید این افراد را نگه میداشت. این در حالی است که این اتفاق رخ نداد و از کسانی در دولت استفاده شد که تجربه برخی از آنها در حد مدیرکلی بود و به همین دلیل چنین افرادی نمیتوانند با ابربحرانهای موجود جامعه مواجهه اصولی داشته باشند.
غلامعلی رجایی در گفتوگو با «آرمان ملی»:
دولت باید قبل از سال جدید چند وزیر را تغییر بدهد
آرمان ملی - احسان انصاری: «در مدیریت کشور باید از دو بال سیاسی و ظرفیتهای موجود استفاده میشد. افرادی مانند آقای ظریف، زنگنه و جهانگیری نباید از چرخه مدیریت کشور حذف میشدند. آقای رئیسی باید این افراد را نگه میداشت. این در حالی است که این اتفاق رخ نداد و از کسانی در دولت استفاده شد که تجربه برخی از آنها در حد مدیرکلی بود و به همین دلیل چنین افرادی نمیتوانند با ابربحرانهای موجود جامعه مواجهه اصولی داشته باشند. امروز مهمترین مشکلات کشور در زمینه معیشتی و اقتصادی زندگی مردم و همچنین در ارتباط با کشورهای خارجی است که ما در هر دو زمینه با چالش مواجه هستیم.» جملات ذکر شده اظهارات دکتر غلامعلی رجایی، استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با «آرمان ملی» است. رجایی در این گفتوگو به مهمترین چالشها و فرصتهای پیشروی دولت و کشور میپردازد که در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
با توجه به اتفاقاتی که در ماههای اخیر در کشور و عرصه بینالمللی رخ داده آیا درک نیاز به تغییر در رویکردها به وجود آمده است؟
در حین اعتراضات آقای قالیباف عنوان کردند که پس از پایان التهابات تغییراتی در حکمرانی ایجاد خواهد شد. اگرچه ایشان سابقه نظامیگری دارند اما رویکردی که نشان دادهاند به واقعگرایی نزدیکتر است. البته از این نکته نیز نباید غافل شویم که رویکردی که آقای قالیباف در پیش گرفته بیشتر به سمت ریاستجمهوری است و به نظر میرسد ایشان تمایل بیشتری به امور اجرایی دارند تا حضور در مجلس. اظهاراتی که آقای قالیباف به عنوان رئیس مجلس عنوان میکنند متفاوتتر از جایگاه ریاست مجلس است. این در حالی است که ایشان میتوانند از تریبون مجلس در مورد مسائل کلان کشور صحبت کنند. در گفتههای مسئولان دیگر دیدگاههایی مبنی بر درک نیاز به تغییر مشاهده نمیشود. البته این موضوعات بیشتر در محافل عمومی مطرح میشود و به دلیل اینکه ما از اظهارات و تصمیماتی که در محافل خصوصی گرفته میشود بیاطلاع هستیم. من بعید میدانم کسی پیام اعتراضات و نیاز به تغییر چه در ساختارها و چه در رویکردها را ندیده باشد. برخی از مسئولان مانند آقای قالیباف به نیاز به تغییر را بیان کردهاند که به هر حال یک قدم جلو است اما برخی هنوز به این نتیجه نرسیدهاند یا اگر رسیدهاند نیز آن را بیان نمیکنند. متأسفانه برخی به جای پیدا کردن راه حل برای چالشهای موجود به دنبال پاک کردن صورت مسأله هستند.
تنشهای بینالمللی به چه میزان در سرعت بخشیدن به تغییرات در رویکردها نقش داشته است؟
در شرایط کنونی جامعه ایران به دنبال اصلاحات در زمینههای مختلف است و این موضوع را به خوبی میتوان از رفتار و اظهارات مردم و نخبگان متوجه شد. در شرایط کنونی گروههایی که خواستار تغییر رویکردها هستند طیف متنوعی را در برمیگیرد و هر کدام نیز ایدههای خاص خود را مطرح میکنند. تنشهای بینالمللی موضوع جدیدی نیست و در چهار دهه گذشته همواره با ما همراه بوده است. پارلمان اروپا سپاه پاسداران را در لیست گروههای تروریستی قرار داده است. این اتفاق در عمل امکان تحقق ندارد. پارلمان اروپا در نهایت به این موضوع به دلیل اینکه ریسک زیادی دارد رأی نخواهد داد. این در حالی است که باید واکنشهای جمهوری اسلامی را در نیز در این زمینه در نظر گرفت. جمهوری اسلامی واکنشهایی نشان خواهد داد که در نهایت به سود اتحادیه اروپا نخواهد بود. به هر حال کشورهای اروپایی نمیتوانند توفیقات سپاه را در سرکوب داعش به عنوان گروه تروریستی که در صدر گروههای تروریستی جهان قرار داشت را نادیده بگیرند. به نظر میرسد کشورهای اروپایی همچنان دچار ضعف تحلیل از مسائل داخلی ایران هستند و چشمشان بیشتر به بیانیههای منافقان و اپوزیسیون خارج از کشور است. واقعیت این است که ما به تغییر نیاز داریم و ندای تغییر باید در درون شنیده شود و در رویکردها دیده شود. از سوی باید در زمینههای دیگر و به خصوص در زمینه اقتصادی گشایشهایی صورت بگیرد. این تغییر البته به معنای تغییر سیستم نیست به دلیل اینکه امکان پذیر نیست و از سوی دیگر مطلوب هم نیست. هر حاکمیتی بعد از شکل گیری باید در روند خود بازنگریهایی صورت بدهد. ما اگر اصلاحات را در داخل آغاز کنیم کشورهای خارجی ناچار خواهند بود شرایط خود را با ایران تنظیم کنند. قانون اساسی نیز برخی راهکارها برای چنین مقاطعی در نظر گرفته که مهمترین آن رفراندوم است. در شرایط کنونی ما میتوانیم در موضوعاتی مانند افای تی اف، ان پی تی و یا برجام رفراندوم برگزار کنیم و رویکردی را در پیش بگیریم که خواسته مردم است. در همه جای دنیا شرایط به شکلی است که حاکمیتها به دنبال این هستند که مردم چه میخواهند تا براساس آن عمل کنند. به نظر من مهمترین اتفاقی که در شرایط کنونی باید رخ بدهد این است که رفراندوم برگزار شود و در قانون اساسی در برخی زمینهها تجدیدنظر صورت بگیرد.
دولت سیزدهم در به وجود آمدن وضعیت کنونی چه نقشی داشته است؟
کاهش ارزش پول ملی، افزایش تورم و گرانیها و عدم تحقق وعدهها سبب شده که در همان به همان پاشنه بچرخد. دولت در ابتدا عنوان کرد هر سال یک میلیون مسکن و در طول چهار سال چهار میلیون مسکن به مردم تحویل داده خواهد شد. این در حالی است که به نظر میرسد در طول چهار سال حتی یک میلیون مسکن نیز به مردم تحویل داده نخواهد شد. وضعیت بازار خودرو و ارز نیز نشان میدهد که مدیریت صحیحی در این زمینه صورت نمیگیرد. به هر حال باید نشانههایی برای موفقیت یک دولت وجود داشته باشد که بتوان آن رادولت موفق دانست. اظهارات اخیر رئیس کل بانک مرکزی درباره اینکه رسانهها باعث افزایش قیمت دلار شدهاند باعث تعجب در بین مردم شد. از سوی دیگر اختلاف نظری که بین وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی وجود دارد. این وضعیت نشان میدهد که مدیران اقتصادی دور یک میز مینشینند تا در یک زمینه تصمیم گیری کنند اما این اتفاق رخ نمیدهد و در نهایت نیز اختلاف دیدگاهها را رسانهای میکنند. آقای رئیسی باید تغییرات جدی را در درون دولت خود به وجود بیاورد. این تغییرات نیز نباید به شکلی باشد که فردی مانند آقای عبدالملکی از وزارت کار و رفاه اجتماعی کنار گذاشته شود و به جای آن رئیس مناطق آزاد شود که دست کمی از وزارتخانه ندارد. اگر دولت در واقع به دنبال تغییر رویکرد است باید چند مدیر و وزیر خود را تغییر بدهد. این تغییرات نیز باید قبل از سال جدید باشد. در چنین شرایطی این نکته به مردم القا خواهد شد که دولت به سمت اصلاحات حرکت خواهد کرد. این در حالی است که اگر چنین اتفاقی رخ ندهد و در دولت تغییراتی صورت نگیرد جامعه نشانههای مثبت تغییر را در دولت مشاهده نخواهد کرد.
به نظر میرسد اصولگرایان بر این باور هستند که اگر اصلاحات را از درون جریان اصولگرایی آغاز کنند میتوانند در ساختارهای تصمیمگیری نیز اصلاحات ایجاد کنند. آیا ظرفیت ایجاد تغییر را در جریان اصولگرایی میبینید؟
خیر؛ چنین ظرفیتی در جریان اصولگرایی وجود ندارد. در مدیریت کشور باید از دو بال سیاسی و ظرفیتهای موجود استفاده میشد. افرادی مانند آقای ظریف، زنگنه و جهانگیری نباید از چرخه مدیریت کشور حذف میشدند. آقای رئیسی باید این افراد را به هر قیمت نگه میداشت. این در حالی است که این اتفاق رخ نداد و از کسانی در دولت استفاده شد که بیشترین تجربه برخی از آنها در حد مدیرکلی بود و به همین دلیل چینن افرادی نمیتوانند با ابربحرانهای موجود جامعه مواجهه اصولی داشته باشند. امروز مهمترین مشکلات کشور در زمینه معیشتی و اقتصادی زندگی مردم و همچنین در ارتباط با کشورهای خارجی است که ما در هر دو زمینه با چالش مواجه هستیم و نتوانستهایم خواستههای مردم را برآورده کنیم. ما هنوز نتوانستهایم با عربستان و کشورهای منطقه رابطه خوبی برقرار کنیم. این در حالی است که علائم خوبی مشاهده نمیشود. شاید در ماههای ابتدایی شکل گیری دولت برخی مسائل طبیعی بود، اما در شرایط کنونی که دولت به دو سالگی خود نزدیک میشود باید نشانههایی مبنی بر تغییر مثبت در دولت وجود داشته باشد. من نگران این موضوع هستم که مسائل معیشتی و اقتصادی مردم در آینده حل نشود و بلکه تشدید نیز شود. ما در عرصه بینالمللی نباید گرایش افراطی به شرق داشته باشیم و غرب را رها کنیم، بلکه باید در این زمینه یک تعادل ایجاد شود. از سوی دیگر در زمینه داخلی نیز ما نیاز به تغییر وضعیت اقتصادی به عنوان مهمترین اولویت جامعه داریم.