مکتب نگارگری خاندان نقاش دزفولی
بزرگنمایی:
به نام خدا تصویرگر هستی
(( وقت جان دادن فلاطون این دو حرفم گفت و رفت )) (( حیف دانا مردن و صد حیف، نادان زیستن ))
مکتب نگارگری خاندان نقاش دزفولی
به نام خدا تصویرگر هستی
مکتب نگارگری خاندان نقاش دزفولی
(( وقت جان دادن فلاطون این دو حرفم گفت و رفت )) (( حیف دانا مردن و صد حیف، نادان زیستن ))
معرّفی نگارگری ایرانی
نگارگری ایرانی به هنر ظریف و ریزنقش خاور نزدیک گفته میشود که بیشتر به انگیزهای ویژه مانند کتابهای ادبی، علمی و پزشکی و یا به گونه جداگانه (مرقع) ساخته میشوند.1
نگارگری ایرانی در بنیاد فلسفی و زیباییشناختی با مینیاتورهای چین و ژاپن و از نگاه فنی با مینیاتورهای اروپا جدایی دارد و تنها از دید اندازه و کوچکی با آنها یکی است.2 هنر نگارگری ایرانی اسلامی از (سده چهاردهم میلادی/ هشتم هجری) تا (سده هفدهم میلادی/ یازدهم هجری) شکوفایی نمایان داشت؛ ولی نقش و نگارهای بهجایمانده از دوران پیشاز اسلام تا زمان حملهٔ مغولان، و همچنین کارهای دیوارنگاری، پردهنگاری، قلمداننگاری و مانند آن در سدههای نزدیکتر نیز نمودهایی دیگر اما کمتر شناختهشده از نقاشی ایرانی بهشمار میآیند.3
در طول تاریخ مکتبهای نگارگری بسیار در عرصهٔ تاریخ پر فرازونشیب ایرانزمین ظهور و جلوهگری نموده است ازجمله مکتبهای نگارگری ایرانی میتوان این موارد را بهترتیب تاریخی نام برد:
1. مکتب بغداد یا (عباسی)؛ 2. مکتب سلجوقی؛ 3. مکتب تبریز اول یا ایلخانی (مغول)؛ 4. مکتب شیراز اول؛ 5. مکتب جلایری؛ 6. مکتب شیراز دوم؛ 7. مکتب هرات؛ 8. مکتب بخارا؛ 9. مکتب تبریز دوم؛ 10.مکتب قزوین؛ 11.مکتب اصفهان؛ 12. مکتب قاجار که از دوره زندیه جانمایه دارد.
مکتب نگارگری عصر زندیه و قاجار (قهوهخانهای)
مکتب نقاشی قاجار در دوره زندیه شروع شد و تا دورهٔ قاجار و کمی پساز آن امتداد یافت. این شیوه بهعنوان سبکی منسجم و مکتبی متشکل در نقاشی ایران از جایگاه ویژهای برخوردار است که همهٔ ویژگیهای موضوعی و کاربردی یک مکتب نقاشی را دارد. این شیوه بیشتر از تلفیق ویژگیهای هنر نقاشی سنتی ایرانی با عناصر و شیوههای از نقاشی اروپایی شکل گرفت. هرچند آثاری نزدیک به این شیوه از دوره صفوی در ایران تا حدی مرسوم بود و «فرنگیسازی» نامیده میشد اما ابتدا در دورهٔ زندیه و در ادامه آن در دورهٔ قاجار شکل مشخص خود را یافت. گونهای از نقاشی عامیانه با عنوان نگارگری قهوهخانهای پدید آمد.4
معرّفی مکتب نگارگری خاندان نقاش دزفولی از زبان دکتر نظامالدین امامیفر استاد دانشگاه شاهد
هنر نقاشی و تصویرگری در شهر دزفول و حومه پیشینهٔ تاریخی مستندی دارد که تصویرسازی و نقاشی روی انواع اقسام سطوح نظیر کتاب، قلمدان، کارتهای بازی، شیشه، آینه و دیوار در فضاهای معماری، گواهی بر این مدعاست.
موضوعات نقاشی در این دیار از لحاظ مضمون به دو دسته تقسیم میشوند: 1. جنبهٔ تزیین و کاربردی؛ 2. جنبهٔ حفظ سنتها و شعائر دینی .
هنرمندان این شهر همواره آثار خود را با توجه به نوع درخواست سفارشدهنده اعم از تزیینی و کاربردی انجام داده و بهعنوان میراث فرهنگی بهجای گذاشتهاند با افتخار میتوان از «خاندان نقاش» نام برد شخصیتهایی بلند آوازه و نامآشنایی که از دیرباز نام نیکشان بر تاریخ فرهنگ، ادب و هنر این دیار چون خورشید تابان گرمابخش غنای تمدن این سامان بوده است. استادان هنر ملا ابراهیم، ملا اسدالله، ملا مجید، ملا حسن و در عصر حاضر استاد حبیب نقاش خالق مکتبی هنری را با خلق نگارگری خاندان نقاش دزفولی پدید آوردند.5
گاهی وقتها ما دانایان در روزگار پر مشغله خود از کنار یک عنصر، یک پدیده که سرآغاز تحولی شگرف در عصر و دوران ماست اگر بهعمد نخوانیم به بیمبالاتی از کنارش عبور میکنیم! غافل از آن که وجدان بیدار ما امروز اگرنه همین فردا ما را به محکمه خواهد کشید! من نوعی در مواجه با ارزشهای فرارو ایستاده در مسیر زندگی، چه نگرش و عکسالعملی از خود بروز خواهم داد؟
در دورهٔ تحولات اطلاعات و انقلابهای علمی، پژوهشی برای هنر جایگاه رفیع و برای خالق آثار ارزشهایی درخور توجه آن موضوع قائل میشود. تجلیل و قدردانی از یک هنرآفرین اگرچه پاسداشت هنر است؛ اما فراتر از آن حوزهٔ جغرافیایی، دید حقبین و رشد اندیشه جامعهای را به تصویر میکشاند که بالندگی و شعور فکری آن سامان کمترین ارمغان و هدیه بر مردمان آن دیار را دلالت و به دنبال خواهد داشت.
ما چه بخواهیم و چه از روی نادانستگی نخواهیم که بپذیریم در جامعه زندگی میکنیم که اندیشهپروران آن بر کلیت حوزهٔ پرورش جسمی و روحی ما میراثگذارانی ماندگار و افتخار آفرینانی اسطورهپرورند، به کمترین نشان نامشان مدال بر سینه ما خواهد گذاشت و در جایجای ارض خاکی اعتبار شناخت پیکره وجودی ما را دربر خواهند گرفت. دیروز در معرّفی دیار خود تاریخ چند هزارساله بینالنهرین کمترین آن بود، کهنترین لوح دستور نگارش زبان گفتار سرآغاز الفبای بشریت دلیلی بیبدیل بر شناختن اندیشهٔ ما بود. کهنترین دانشگاه را بر بالندگی تمدن ما میدانند و ختم فقاهت در این اعصار و دیگر پدیدهها یکبهیک برای من همنشین ملکی سراسر افتخارآفرین است.
از مانی نقاش6 درعهد ساسانیان که بر دار مجازات تفکر بر فراز اندیشهها بالا رفت تا دورهٔ پر از انحطاط قاجاریه سرگذشتی از تصویرنگاری جز مکتبنگاری خاندان نقاش دزفولی در پهنهٔ استان تمدنساز خوزیان، در این نقطه، نام و نشانی به چشم نمیخورد. مکتبی که آثار و نشانههای آن بر پیکر ابنیه بقاع متبرکه، مساجد، سرسرای منازل مسکونی هنردوستان، تجار، متمولین، مکتبخانه شاعران غزلسرا، دفتر اساطیر شاهان، گلدان، قلمدان، کتب رسم عاشقی و انواع بوم و پردهنگاری نشانه و آوازهای عالمگیر بهخود گرفته است.
حفظ این مکتب همتی مضاعف را طلب میکند تا در گردآوری آثار این خاندان، شرح و تفسیر ذرهذره نشانههای نقش بسته بر این اندیشه و اشاعه آن و نیز افتخاری شگرف بر بالندگی مردم فرهنگدوست جامعهٔ دزفولی و ایرانی هنردوست را میسر گرداند.
امید است در پرتو یک تشکل معرفتشناسی, متشکل از عزیزانی چند عاشق و دلسوخته ذخائر هنری به تدوین اصول و مبانی حفظ و نگهداری از دستاوردهای مکتب نگارگری خاندان نقاش دزفولی همت گماشت تا میراثداران و مبلغانی امین برای نسلهای آینده باشیم.
از جمله موارد ذیل سرلوحه کاری ماندگار باشد:
الف. گندزدایی کردن محیط اسناد از وجود هر نوع حشره، جانور و انگلهای پنهان که نابودگر آثار هستند؛
ب. گردآوری و مرتب کردن آثار در قفسهها و چینش آنها صرفاً به منظور حفظ آثار؛
ج. تشکیل هیئت و کارگروه نظارت بر درستی عملکرد حفظ و اشاعه آثار استاد حبیب نقاش؛
د. تنظیم و تدوین آثار عکسبرداریشده بهصورت یک آلبوم، مجموعه نفیس و درخور توجه7؛
ه. راهاندازی نمایشگاه یا موزهخانهٔ ثابت آثار «مکتب نگارگری خاندان نقاش دزفولی»؛
و. تلاش در اتصال مجموعه شرح دادهشده به یکی از دانشکدههای هنرهای تجسمی.
دکتر عبدالامیر مقدم نیا
ویراستار فریده آرامیده
_________
1،3،4. پاکباز، رویین (1381)، دائرهالمعارف هنر، تهران: فرهنگ معاصر، شابک 964-5545-41-2.
2. معنی لغوی واژهٔ مینیاتور، واژهیاب، اینترنت.
5. دکتر سیّد نظامالدین امامیفر.
6. مانی فیلسوفی نقاش که پیامبرش خوانند؛ از تلفیق چند مکتب و مذهب خالق دینی نو شده بود. دادگاه موبدان زرتشتی وی را محاکمه کرد و در سردر ورودی شهر گندیشاپور به دار آویخت.
7. اما از کلیت آنچه طرح شد موضوع چاپ آلبوم در دستور کار قرار دارد که دکتر نظام الدین امامیفر، استاد حمید تجلیفرد و دکتر عبدالامیر مقدمنیا به جد پیگیر موضوع تا حصول نتیجه قطعی خواهند بود.
- مکتب , نگارگری , دزفول , خاندانها , هنر , نقاش , پرده نگاری , تزئینات , موزه خانه , آثار , دکتر امامی فر , استاد تجلی فرد , دکتر مقدم نیا , محمدباقر مقدم نیا , فریده آرامیده