بزرگنمایی:
برای اینکه بتوانید در تولید محتوا متناسب با سلیقه همه خوانندگان موفق باشید، باید مخاطبان هدف خود را به خوبی درک کرده و بشناسید. توجه داشته باشید که محتوای شما میتواند حقیقتاً برخی افراد را درگیر و علاقهمند خود کند، درحالی که سایرین به هیچ وجه علاقهای به آن نشان ندهند.
برای اینکه بتوانید در تولید محتوا متناسب با سلیقه همه خوانندگان موفق باشید، باید مخاطبان هدف خود را به خوبی درک کرده و بشناسید. توجه داشته باشید که محتوای شما میتواند حقیقتاً برخی افراد را درگیر و علاقهمند خود کند، درحالی که سایرین به هیچ وجه علاقهای به آن نشان ندهند.
روانشناسی آموزشی و تولید محتوا
شاید شما در این حالت، فقط شانههای خود را بالا بیندازید و تصمیم بگیرید که همهچیز به همین منوال پیش برود. اما خوب است بدانید که روانشناسی آموزشی، حاکی از آن است که چهار روش متمایز برای دریافت اطلاعات وجود دارد.
درواقع، هرکدام از ما تمایل دارد که به یکی از این چهار روش با دیگران به طرزی مؤثر صحبت کند و تعامل داشته باشد و سایر روشها را نادیده بگیرد.
بد نیست بدانید که درک اصلی این چهار نوع، میتواند محتوای شما را برای ارتباط با طیف بیشتری از مخاطبان شکل دهد.
امروز شما بهطور اساسی، اصول کاریتان را ارتقا خواهید داد و ارتباط قدرتمندتری با خوانندگان محتوا یتان برقرار خواهید کرد. بیایید نگاهی به این چهار سبک بیندازیم و ببینیم که چگونه میتوانید محتوایی ایجاد کنید که با هر کدام از این انواع در تعامل باشد.
سبکهای دریافت اطلاعات از سوی خوانندگان
گربهها
بزرگترین سؤال برای خوانندگان گربه شما این است که «این محتوا ، برای من چه چیزی دارد؟»
سؤال محرک آنها این است که چرا؟
این سبک، رایجترین سبک یادگیری است. شما میخواهید اطمینان حاصل کنید که محتوای شما چه نیازمندیهایی دارد تا بتواند در این راستا رضایتبخش باشد.
درست مثل زمانی که در کلاس ریاضی مربوط به سال هشتم بودید و برایتان مشکل بود که به دیگران توضیح دهید که درس جبر، چهکاری برای شما انجام میداد و چه سودی داشت، در اینجا هم با همین چالش روبرو هستید زیرا خوانندگان گربه شما میخواهند بدانند که:
در واقع خوانندگان گربه، میخواهند دقیقاً بدانند که شما چیزبرگرهای خوشمزهتان را در کجا نگهداری میکنید. اگر آنها، نتیجه موردنظر خود را نیابند، دیگر باز نخواهند گشت.
سگها
این سبک، مخاطبانی عقلگرا را شامل میشود که از طریق تجربه و آزمایش یاد میگیرند.
اگر در محتوای وبلاگ تان، خبری از تمرینات و کارهای عملی نبود، میتوانید داستانهایی از زندگی واقعی نقل کنید و نمونههایی ملموس بیاورید که نشان میدهد موضوع مورد نظر شما در دنیای واقعی چگونه کار میکند و تأثیرگذار است.
لازم به ذکر است که مخاطبان سگ شما میخواهند شما به آنها موضوع را نشان دهید، نه اینکه صرفاً راجع به آن حرف بزنید.
بههرحال اگر شما تمرینی در رابطه با تلاشهایی که خودتان انجام دادهاید و آنها نیز میتوانند انجام دهند را سراغ دارید، بهتر است که آن را به محتوایتان بیفزاید.
بهتر است از سطح تئوری فاصله بگیرید و به سمت کاربردهای عملی بروید تا خوانندگان سگ شما راضی و خشنود شوند.
موشها
مانند موشهای باهوش آزمایشگاهی که در جریان آزمایشات و تجربههای پیچیده قرار میگیرند، مخاطبان موش شما نیز تحلیلگر و باهوش هستند.
آنها به نظریات و گفتههای متخصصان علاقهمند هستند و اگر بتوانید محتوای خودتان را برای آنها مطرح و جالب کنید، آنها همیشه کارهای شما را دنبال خواهند کرد.
جالب است بدانید که در میان همه خوانندگان کارهای شما، این گروه تمایل دارند تمام نوشته شما را بخوانند و فقط به خواندن عناوین و فهرستها بسنده نمیکنند.
بهتر است استدلالهای خود را با منطق و حقایق پشتیبانی کنید و به سایر مباحث هوشمندانه در موضوع موردنظرتان اشاره کنید تا به آنها مواد محرک و ارزشمندی برای فکر کردن برسانید.
خوانندگان موش، محتوایی قابلتوجه و ارزشمند میخواهند، نه صرفاً یک محتوا که وقت آنها را پر کند و سرگرمشان نماید.
میمونها
خوانندگان میمون، کسانی هستند که مطالب و محتوای شما را به خود اختصاص میدهند.
به آن لینک میدهند، توئیت میکنند و سؤالات جالبی را در کامنتها مطرح مینمایند.
توجه کنید که خوانندگان میمون شما، از جمله خوانندگان حامی و سرگرمکننده هستند، بنابراین آنها را نزدیک به خود نگه دارید.
لزومی ندارد که هر پست بلاگی را خیلی شستهرفته مطرح کنید. میتوانید چندین پایان برای محتوایتان درنظر بگیرید تا آنها را از طریق کامنتها و محتوایشان کاوش کنند.
نقطه نظراتتان را خیلی واضح ابراز کنید و سپس سایرین را به اظهار نظر در مورد موضوع دعوت کنید.
سعی کنید که محتوا یتان، یک مکالمه باشد نه یک سخنرانی صرف.
و البته میتوانید با میمون درونی خود ارتباط برقرار کرده و همچنین در مورد ایدههای وبلاگ نویس های همکار خود اظهار نظراتی را مطرح کنید.
اگر چیزی وجود داشته باشد که میمونی دوست داشته باشد، مطمئن باشید که سایر میمونها نیز آن را دوست خواهند داشت.
جالب است بدانید که ما همه این انواع و سبکهای دریافت اطلاعات را در خود داریم و هیچکدام از ما صرفاً جزو مخاطبان موش و یا گربه و یا میمون به شمار نمیآید.
این سبکها، روشهایی غالب برای گرفتن اطلاعات هستند، اما هر یک از ما مقداری از هر نوع را در خود داریم.
بنابراین شما نیاز دارید یک
محتوا ایجاد کنید که با هر سبکی ارتباط برقرار کند. زیرا هنگامیکه هر چهار طیف مخاطب را راضی میکنید، مانند یک معلم بسیار مؤثر در ارائه اطلاعات عمل خواهید کرد.
یک پست بهتنهایی، ممکن است تیتری داشته باشد که با خوانندگان گربه شما ارتباط برقرار کند، نکات و رهنمودهایی داشته باشد که توجه خوانندگان سگ را جلب کند، نقطه نظرات و موارد موردی را طرح کند که برای مخاطبان موش جذاب باشد و در نهایت کامنتهایی جذاب و محرک داشته باشد که برای مخاطبان میمون راضیکننده باشد.
درواقع این مدل، یک کار تطبیقی از یک طراح آموزشی برجسته به نام برنیس مککارتی است که سیستم آموزش 4MAT را توسعه داد تا بهتر بتوان نیازمندیهای انواع سبکهای یادگیری را برآورده کرد.
باید در نظر داشت که این سبکها صرفاً برای محتوای بلاگها مفید نیستند.
بلکه علاوه بر این، آنها میتوانند به شما در ایجاد برنامههای آموزشی آنلاین واقعاً عالی، سایتهای اشتراکی و محصولات اطلاعاتی که برای شما در برابر رقبایتان اعتبار به همراه میآورند، کمک کنند.