هشتم دیماه،گرامی داشت رادمان پور ماهک(یعقوب لیت) ((دکتر سعید دیناروند))
بزرگنمایی:
هشتم دی، گرامی داشت، رادمان پور ماهک(یعقوب لیت) و زبان پارسی گرامی باد.
بپاخیزیها و از جان گذشتگیهای آزادیخواهان ایرانی در سدههای نهم و دهم میلادی، از درخشانترین رویدادهای آموزنده و برانگیزانندهی جهان است.
هشتم دی، گرامی داشت، رادمان پور ماهک(یعقوب لیت) و زبان پارسی گرامی باد.
بپاخیزیها و از جان گذشتگیهای آزادیخواهان ایرانی در سدههای نهم و دهم میلادی، از درخشانترین رویدادهای آموزنده و برانگیزانندهی جهان است.
«رادمان پور ماهک»(رادمان پسر ماهک) که امروز او را با نام «یعقوب لیث صفاری» و «یعقوب عیار» میشناسیم، یکی از برجستهترین کسانی است که پس از آمدن مسلمانان به ایران، کوشید آیین و فرهنگ ایرانی را از گزند بهدور نگهدارد و و زبان شیوای پارسی را با آیینمَند (رسمی) کردن آن، زنده بدارد.
او یکی از اَیباران(عیاران) دلاور و هوشمند ایران بود که کوششهای وی برای آب و خاک و فرهنگ ایران در درازنای زمان همچنان ارزنده و پررنگ است.
او کُهرُمان(قهرمان) پایداری میهنی ایرانیان و ایرانیتباران در برابر بیگانگان بود.
رادمان، نخستین کسی بود که زبان پارسی را 200 سال پس از تازش به ایران، زبان آیینی ایران دانست.
از زمان تازش تا زمان رادمان، زبان آیینی ایران عربی بود.
او پیش از فردوسی میزیست و سخن گفتن ایرانیان به زبان بیگانه را ننگ میشمرد.
اگر کوشش آزادیخواهان و میهندوستانی چون او و فردوسی توسی نبود، شاید ما نیز همچون مردم مسر(مصر)، اراک(عراق)، سوریه و بسیاری از کشورهای نزدیک، زبان مهادین(اصیل) خویش را از دست داده بودیم.
هرچند که «میرجلالالدین کزازی» باور دارد که پارسی زبان سختجانی است و از فراز و فرودهای سختی گذشته و زنده مانده است.
رادمان پورماهک در سال 254 فَرارَفتِ ماهی(هجری قمری) یا 868 ترسایی(میلادی) پس از آزادسازی کرمان، زبان پارسی را آیینی(رسمی) کرد.
رادمان دستور داده بود که اگر کسی در رواگ(رواج) زبان دیگری برای جایگزینی پارسی بکوشد، سخت کیفر شود.
او در این سال سراسر سرزمین پارس را آزاد کرد و پس از آزاد کردن خوزستان بیمار شد و درگذشت.
نوشیروان کیهانی زاده در تارنمای «امروز در تاریخ» نوشته است که امروز زبانشناسان دریافتهاند که فردید(منظور) رادمان از زنده نگه داشتن زبان پارسی، همان گویش(لهجه)ای بود که درباریان ساسانی بدان مینوشتند و میگفتند و به گمان، سرآغاز پارسی دَری بود. گویشی که آن را پارسی دربار مینامیدند.
پارسی دَری، فرزند پارسی میانه و نوهی پارسی باستان است.
پس از او، سامانیان و خاندان بویه(آلبویه) زبان پارسی را گسترش دادند و از نابودی آن جلوگیری کردند.
سامانیان به رواگ(رواج) زبان پارسی میاندیشیدند و غزنویان نیز پارسی را به هندوستان بردند.
محسن ابوالقاسمی در نبیک(کتاب) «تاریخ زبان فارسی» آوردهاست: «[...]در سال 254 هجری، یعقوب لیث صفار، دولت مستقل ایران را در شهر زرنج سیستان تاسیس کرد و زبان فارسی دری را زبان رسمی کرد که تاکنون ادامه دارد[1]»
در بنمایههای کهن نیز از این رویداد نام برده شده است.
نسب ساسانی رادمان پور ماهک( یعقوب لیث):
برخی ازمورخان نسب یعقوب رابه خسرو پرویز پادشاه ساسانی می رسانند ومعتقد هستندکه درزمان آمدن اعراب مسلمان به ایران یکی از فرزندان خسروپرویز در دژپیل(دزفول) اقامت گزیده ودرگمنامی زندگی می گذرانند.
نوادگان این شخص به علت انکه ازجانب عربهای مسلمان شناخته شده بودند تصمیم به ترک ان محل گرفته ودر دژ هفتقواد(بم کنونی)اقامت کردند وچون در انجا نیز احساس خطر نمودند به سیستان رفتند ویعقوب از ان خاندان است.(2)
دیگر مورخین نسب اورا چنین می نگارند:
یعقوب ابن لیث بن معدل بن حاتم بن ماهان به کی خسرو بن اردشیر ابن قباد ابن خسرو پرویز (3)
مولف تاریخ جهان آراء نسب یعقوب را چنین می نویسد:
یعقوب ابن لیث بن شیبان بن ماهان بن کی خسرو بن اردشیر بن قباد ابن خسرو پرویز(4)
سعید دیناروند میراث فرهنگی شهرستان شوش
یارینامه:
1.زبان و ادبیات فارسی،ابوالقاسمی محسن،انتشارات سمت،تهران: 1388
2.احیا الملوک.ملک شاه حسین بن ملک غیاث الدین محمد بن شاه محمود سیستانی.به اهتمام دکتر منوچهر ستوده.بنگاه ترجمه ونشر کتاب.تهران 1344 ص55
3.تاریخ سیستان.به تصحیح محمد تقی بهار(ملک شعرا)تهران:انتشارات معین.1381ص200
4.غفاری قزوینی.قاضی احمد.تاریخ جهان آراء ص90