بزرگنمایی:
تا کی آزمون و خطا باید در راس انتصابات مدیریتی دزفول باشد و تا کی باید دزفول و مردم نجیبش تاوان بی تجربه گی ، بی برنامه گی، و مشکلات ناشی از آن را بدهند ؟
دزفول صحنه ی کسب تجارب عزیزکرده ها و از ما بهترانی شده است که یا گمنامند و یا ساکن در شهر و دیار دیگرند و یا در حد و اندازه ای که باید باشند نیستند یا با زور آمده اند و یا با سر ، تا از پرتو پست های مدیریتی رزومه پر کرده ، سابقه کسب کنند تا آماده ی پرش به پست های بالاتر شوند . شاید هم به همین دلیل است که اکثر پست ها با حکم سرپرستی و یا مسئولیت موقت رقم می خورد.
تا کی و تا کجا قصد دارید شهری به وسعت دزفول با گستردگی قومیتی ، جمعیتی، ظرفیت های فراوان صنعتی، کشاورزی ،فرهنگی و ..را با چالش های عدیده ی سوء مدیریت ها روبرو سازید ؟
یادداشت /
مریم مفتوح
" مسئولیت آن کاری را که طاقت و توانایی انجامش را ندارید نپذیرید " امام حسین ع
یا نمی دانند فرماندار کیست و فرمانداری چیست و یا نمی دانند فرماندهی سپاه و معاونت بارزسی سپاه چیست .
دیواری کوتاهتر از دزفول هم وجود دارد ؟
پشت پرده ی انتخابات اداری در شهر دزفول چه خبر است و این انتصاباتِ رفع تکلیفی با پیشنهاد و پادر میانی چه کس و یا کسانی انجام می گیرد ؟
امام جمعه محترم ، نماینده ی محترم شهر ، شورای شهر ، فرمانداران و سرداران درون و یا برون شهر و ... دخیل و یا پیشنهاد دهنده در انتصابات هستند ؟ براستی کدام مقام و مسئول شهری پاسخگوی چرایی انتصابات در دزفول است ؟ چرا نماینده محترم دزفول و دفتر ایشان برای اتفاقاتی از این قبیل که در شهر رقم می خورد هرگز توضیحی نمی دهند ؟ وآیا دفاتر نمایندگان شهر فقط برای تحریر و درج عملکردها و بیانیه های مناسبتی و تقدیرها و ترحیم هاست ؟
آیا برای انتصاب به سِمت بالاترین مقام مسئول در یک شهرستان ، فرزند شایسته دزفول بودن کافیست؟
سابقه ی فرمانده هی سپاه شهری که از نظر جمعیت ، مساحت ،موقعیت و ظرفیت ها ی گوناگون و...در رتبه ی بعد از دزفول قرار دارد کافیست ؟
سال ها در رده های مختلف سپاه و بسیج استان فعالیت کردن ، و در آن حوزه موفق بودن کافیست ؟ که اگر چنین ملاک هایی مناسب سپردن بالاترین سمت مدیریتی یک شهر به فردی می باشد، هم اکنون صدها نفر از پاسداران شایسته ، ولایتمدار و اخلاق مدار ، بی ادعا و با انگیزه ی بالای خدمت رسانی در این دیار حی و حاضر آماده و برازنده ی این پست و مقام هستند .
برای فرمانده ای با اخلاق و وظیفه شناس و موفق در مسئولیت های نظامی که تاکنون به عهده داشته ، طی کردن سلسله مراتب در حوزه ی مسئولیت خود مصلحت و ضرورتش بیشتر است و یا ورود در حوزه ای بدون هر گونه سابقه ی اجرایی در وزارت کشور و در حوزه فرمانداری آن هم در زمانی که در آینده ای نه چندان دور انتخاباتی مهم در راه باشد؟مگر اینکه الزاما انتخاب یک فرمانده نظامی در ارتباط تنگاتنگ با همان انتخابات مد نظر است؟
تا کی آزمون و خطا باید در راس انتصابات مدیریتی دزفول باشد و تا کی باید دزفول و مردم نجیبش تاوان بی تجربه گی ، بی برنامه گی، و مشکلات ناشی از آن را بدهند ؟
دزفول صحنه ی کسب تجارب عزیزکرده ها و از ما بهترانی شده است که یا گمنامند و یا ساکن در شهر و دیار دیگرند و یا در حد و اندازه ای که باید باشند نیستند یا با زور آمده اند و یا با سر ، تا از پرتو پست های مدیریتی رزومه پر کرده ، سابقه کسب کنند تا آماده ی پرش به پست های بالاتر شوند . شاید هم به همین دلیل است که اکثر پست ها با حکم سرپرستی و یا مسئولیت موقت رقم می خورد.
تا کی و تا کجا قصد دارید شهری به وسعت دزفول با گستردگی قومیتی ، جمعیتی، ظرفیت های فراوان صنعتی، کشاورزی ،فرهنگی و ..را با چالش های عدیده ی سوء مدیریت ها روبرو سازید ؟
در سوابق فرزند دزفول (که اینروزها فرزند دزفول بودن هم جزء سابقه و رزومه کاری محسوب می شود) سابقه فرماندهی سپاه شهرستان خرمشهر و معاونت بازرسی سپاه حضرت ولیعصر (عج ) خوزستان ، قید گردیده ،و حال بر چه اساس و با کدام رزومه و مدرک مربوطه و تخصص لازم و تجربه ی اداری کافی برخی نتیجه گیری کرده اند که این فرزند شایسته دزفول می تواند دوران خوبی را برای مردم دزفول رقم بزند، چقدر از این رقم ها زده شد و هیچ نصیبی برای شهر و مردمش در بر نداشت.
جوانگرایی در انتصاب مدیران و مسئولین از مطالبات بحق مردم است . جوانان دهه ی شصتی هم که به صبوری و قناعت و شایستگی و دغدغه مندی معروف هستند، اما هر عقل سلیمی حکم می کند که تخصص و طی نمودن سلسله مراتب و طی طریق کردن پلکان رشد و بالندگی و کسب تجارب حرفه ای و در گیر شدن با بحران های شغلی و کسب مهارت های لازم در حین کار و تلاش زمانی موثر است که انسان در شغل مورد نظر با آن دسته و پنجه نرم کرده باشد، ولی از یک شاخه به شاخه ی دیگر پریدن مصداق ضرب المثل " هر که همه جا، هیچ جا " است .