غروب هنر پرده کشی با طلوع آثار استاد مهدی طالعی نیا
بزرگنمایی:
مهدی طالعی نیا متولد ۱۳۵۲ و نقاش قهوهخانهای و پژوهشگر در حوزه هنر عامیانه پرده کشی است. او فارغالتحصیل نقاشی از دانشکده هنر یزد ۱۳۸۱ و استادکار وزارت میراث فرهنگی تهران است.
در سال 1398 اولین پرده درویشی علوی با موضوع جنگهای حضرت علی ع شکل و در پژوهشکده وزارت میراث فرهنگی رونمایی میشود و سپس در سالهای بعد 3 پرده ی علوی دیگر با موضوع زندگی گهربار امیرالمومنین علی ع ساخته میشود در 1400 با جمع بندی همه ی این پرده های علوی، ((اولین پرده درویشی جامع علوی)) با بهرهگیری از زندگی گهربار
امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام و جنگهای ایشان و فضائل و علم و معرفت آن حضرت نیز توسط اینجانب مهدی طالعی نیا ساخته شد و گفتنی ست که در طول تاریخ پرده کشی، تا پیش از این(( پرده کشی علوی)) مرسوم نبوده است و پرده ها با محتوایی صرفاعاشوراییترسیم میشده است.
با توجه به ((احیائ جریان پرده کشی و نقاشی قهوهخانهای))، تولید این پرده های جدید،جریان نوینی را در حوزه ی هنر پرده کشی و نقاشی قهوهخانهای رقم زده که اِلِمانها و محتوای هنر معاصر را دارد و میتوان آن را جریان ((نو قهوهخانهای)) نامید و که در ادامه تلاش شده تا این جریان را سوای استفاده از ادبیات کلاسیک،برای ورود به حوزه ی هنر معاصر،با ادبیان معاصر و مدرن ایران بیامیزد و با ترسیم پرده نقالی((بوف کور)) اثر صادق هدایت،جریان سنتی و کهنه ی پرده کشی را به سمت و سوی جریان *((نو قهوهخانهای))* پیش برد .
همچنین پرده درویشی آلاشت،تلاشی ست برای ورود این هنر به حوزه ی *اقوام* و آداب و سنن و قصه های اقوام و ترسیم جغرافیا و تاریخ و مدنیتِ روستایی ،با استفاده از روایات و قصه های فولکلور ست.
در ادامه با احساس خلائی عمیق در حوزه ی پرده کشی که حضور کودکان ابدا در آن به چشم نمیخورد،با ترسیم ((پرده درویشی خاله سوسکه)) که با الهام از ادبیان و اشعار عامیانه در *حوزه کودک* ،مانند قصه ((خاله سوسکه)) و اشعاری چون ((دویدم و دویدم)) و قصه هایی نظیر ((بز بز قندی))، ادبیات و سنتهای دیرینه ایرانی را در حوزه کودکان معرفی نماید.
اولین پرده درویشی کودکانه با نام ((پرده درویشی خاله سوسکه)) تلاش میکند با حفظ فرم سنتی و با الگوی نقاشی قهوهخانهای،مسائل و معضلات اجتماعی زنان و کودکان را مطرح کند.
این پرده نقالی باظاهری کودکانه تلاش میکند تا خشونت علیه زنان را توضیح داده و همچنین یک نوع فمینیسم ایرانی را تبیین کند و از منظر جامعه شناختی و اسطوره شناختی نشان دهد که چگونه زن در دوره ی معاصر به آن حد از بلوغ فکری رسیده که همچون رستم و اسفندیار، هفت خوان اسطورهای خویش را در بستر واقعی جامعه طی کند و حقوق از دست رفته ی خویش را مطالبه نماید و هویت و استقلال شخصی و شعوری خویش را بازیابد .
همچنین از منظر عرفان، سیر و سلوک عاشقانه عا فانه، با نمایندگی آقا موشه مطرح میشود و نمادهایی چون نردبان طلا و دیگ آشی که آقا موشه در آخر در آن مستحیل میشود، بوضوح منظر عرفان و سیر و سلوک عاشقانه را رمزپردازی و رمزگشایی می کند.
در حاشیه ی این پرده از حقوق حیوانات نیز صحبت میشود و به کودکان می آموزد که حیوانات بخش مهمی از زندگی ما انسانها هستند .
پرده ی خاله سوسکه حوزه ی پرده خوانی را نیز دچار تغییرات عمده ای کرده و قالب حماسیِ پرده خوانی را شکسته و آن را وارد حوزه ی عامیانه و کودکانه نموده تا در کنار سیابازی و روحوضی و موسیقی لاله زاری و خیمه شب بازی،بجای گویش حماسی،گویش عامیانه را به پرده خوانی تحمیل و وارد کرده باشد که در نوع خود و در طول تاریخ پرده خوانی اتفاق شگفتی ست و دیگر در پرده خوانی از لحن قلدرانه و حماسی خوانی و داد و فریاد خبری نیست و لحن کودکانه و قصه گویی دلنشینی جای آن را گرفته است.
امید ست که این پرده های جدید که مشابه آنها هرگز در طول تاریخ نقاشی قهوهخانه و هنر پرده کشی وجود نداشته ،بتوانند معانی کمرنگ شده ی سنتی که مفاهیم مدرن و معاصر بسیاری در آنها نهفته را دوباره جانی تازه ببخشند.
- يکشنبه ۱۱ تير ۱۴۰۲ - ۰۰:۱۳:۳۳
- منبع: صبح ملت نیوز