بزرگنمایی:

در پی انتشار نامه ی دکتر نجف هدایت خطاب به آقای سید احمد آوایی منتخب مردم دزفول در یازدهمین دوره ی انتخابات مجلس شورای اسلامی با عنوان " نامه ی یک موکل مطالبه گر خطاب به وکیل الرعایای منتخب دزفول بزرگ " در  مورخ  چهارشنبه 7اسفند98 دراین پایگاه خبری ، از سوی خوانندگان نقدهای بسیاری چه در قالب اظهار اردت  به  متن نامه و مطالبات دکتر هدایت ، وچه درقالب پیشنهادات و انتقادات از طروق مختلف به این پایگاه خبری رسید .

براین اساس پایگاه خبری صبح ملت  براین برآمد تا طی گفتگویی اختصاصی نظر  آقای  نجف هدایت را نسبت به عکس العمل هایی که از ناحیه ی فرهیختگان ، اساتید وشهروندان بر نامه ی ایشان  صورت گرفته بود را جویا شود.  آن چه می خوانید ما حاصل این گفتگوست .

 دکتر هدایت ضمن تشکر فراوان ازفرصتی که در اختیار این پایگاه خبری قرار دادید، در ابتدا عرض کنم که بسیاری  پیشنهادات و نظرات حضرتعالی  در قالب ارسال نامه ای محبت آمیز و سراسر رهنمود و توصیه  را ستودنی و خوش بینانه ارزیابی کرده و آن را متنی خوب و مدبرانه  توصیف نموده  و سپاسگزار دلسوزی و توجه تان به شهر دزفول بوده اند. و  عقیده داشته اند که در صورت پیگیری  آن توصیه ها و رهنمودها، تحقق آن موثر و مفید خواهد بود.

دکتر هدایت )  درود بر شما و اصحاب معرفت! با تشکراز ترتیب دادن این گفتگو در خدمت تان هستم .

 **  و اما به عنوان اولین سوال

س / :  لطفا نظرتان را در خصوص  نقدهای مردمی بر نامه ی حضرتعالی خطاب به آقای سید احمد آوایی منتخب مردم دزفول در مجلس شورای اسلامی ابراز فرمایید.

پاسخ ) با نام خدا بله همه ی آن نظرات و نقدها به رویت بنده رسید باید بگویم که بازخورد ها خیلی عالی و آموزنده بود در هر صورت حتما نجف هم مانند هر شهروند دیگر از این بازخورد های ارزشمند بهره خواهند گرفت.

س) حضرتعالی  در نامه تان توصیه هایی به نماینده ی منتخب دزفول داشته اید و مواردی را  جهت لزومِ پیگیری خدمت ایشان ارائه فرمودید ، برای برخی جای سوال بود که چرا دکتر هدایت این توصیه ها را برای نمایندگان دور قبل نداشته است ؟ چگونه است که بر  ضعف های مدیریتی و عملکردی این سال های اخیر نقدی نداشته اند .

پاسخ )  خدمت این دوستان  در ابتدا عرض کنم که نجف اصولا فردی سیاسی نیست ، پژوهشگری فرهنگی ,علمی و کارشناس در رشته ی مربوط به تحصیلات خود است .

اضافه بر این بنده همواره مسائل  مربوط به حوزه ی شهری را رصد کرده  و ایرادات مدیریتی و نواقص عملکردی را به مسئولین گوشزد نموده ام  و هرگز دراین مورد بی تفاوت نبوده  ام به عنوان مثال :  طی سال های 1395 و 1396 طی تالیف و ارسال دونامه یکی با عنوان تحلیلی بر وضعیت فعلی رودخانه دز و هشدار درمورد ادامه سیاست‌های مدیریتی موجود ) و دیگری  (رسوبات در مخزن سد دز بیش از پانصد میلیون متر مکعب درست است)  از نظر گاه یک پژوهشگر منابع آب توضیحات ،  رهنمودها و پیشنهادات خود را از دیدگاه علمی و پژوهشی در خبرگزاری ها به چاپ رسانده ام .

  س / اقای هدایت  برخی ازنقدها ناظر بر این  مسئله بود که در حال حاضر هرگونه انتقاد از گذشته ها  حکم به اصطلاح کاه کهنه باد دادن را دارد ،  شاید بهتر باشد که برای اعتلای شرایط شهر ، استان و کشور،  روی رقم زدن آینده ای شکوفا تر حتی با همیاری و همفکری اندیشمندان و کنشگران متفاوت تر از دیگران ،  متمرکز باشیم و وفاق را سرلوحه ی حرکت خود قرار دهیم. پاسخ حضرتعالی در این مورد چیست ؟

پاسخ ) وقتی صحبت از وفاق در میان باشد منظور این است که آن را با فرهنگ سازی درعمل شروع کنیم!  بفرمایید که وقتی مردم نماینده شان را انتخاب کرده اند ادب إیجاب می کند که ما رو به جلو به قضایا نگاه کنیم.  و هنگامی که دیدگاه های مخالف را هم در تصمیم گیری لحاظ نماییم ، تعهدمان به حُسن اجرای آن ها فراتر از کشمکش های جناحی و قومی خواهد رفت و ضریب موفقیت را با هزینه کمتری افزایش خواهد داد بفرمایید که نجف در کشوری زندگی می کند که شهردار پایتخت آن فرزند مهاجر مسلمانی از شبه قاره هند بوده و اکنون به منصب شهرداری رسیده است ! منظور نجف تساهل و تسامح برای حفظ انسجام و یکپارچگی اجتماعی است نه جانبداری از یک فرد! از نظر نجف ، آلمان زمانی دشمن ِاکثر کشور های غربی  در جنگ خانمان سوز بوده است ولی اکنون عضو جامعه جهانی و بازار مشترک اروپا می باشد ! همین طور ایتالیا و ژاپن !

لذا اتحاد ادبیاتی دارد که باید مورد توجه و عنایت ویژه بزرگوارن قرار گیرد! این دلیلی برای حمایت سیاست های قوم گرایی نمی باشد. کما اینکه همین نجف در بیانیه اخیر خود به مردم دزفول هر گونه اندیشه و عمل قوم گرایانه را تقبیح و مردود شمرده است.

جامعه فرانسه که کشورشان را آلمان در جنگ اشغال کرده بود چند سال بعد با همان کشور اشغالگر  بنای یکی از عظیم ترین اتحادیه های اقتصادی در جهان را ایجاد نمودند و چقدر برای شهروندان خود فرصت پیشرفت فراهم نمودند ! ولی این اتفاق در روسیه نیافتاد و چین هم بعدا نیمه چرخشی در تعاملات جهانی نمود و دیدیم که چه دستاورد هایی برای خود حاصل نمودند ! وفاق و انسجام بهائی دارد که وسیله هدف را توجیه خواهد نمود.

س/  با عرض پوزش دکتر  آن چه که فرمودید در بین دوکشورویا چند کشور مختلف اتفاق افتاده و یا مثال تان در مورد نخست وزیر انگلستان باز چیزی است که بین دو نژاد متفاوت پیش آمده نژاد اروپایی و آسیایی  ولی آنچه دارد در شهر دزفول اتفاق می افتاد و برخی به آن دامن می زنند مربوط به یک نژاد است ، نژاد آریایی یعنی نژاد تمام ایرانی ها .آن مهاجر مسلمان هندی حالا دیگر خود را پاره ای از جامعه ی انگلیس می داند وکل توان خود را در راستای خدمت به کل جامعه می گیرد ولی به نظر می رسد در شهرستان دزفول برخی چنین نمی پسندند.

پاسخ) منظور و مراد این است که فارغ از عقبه ها و پیشینه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ، شهروندان برای اعتلای چند وجهی در یک جامعه یکپارچه و قانونمند و پیشرو در راستای اعتلای چند وجهی آن ، مشارکت ، تعامل و مراوده سالم را اختیار می نمایند و ثمره اش هم برای شما مشهود می باشد.

 از قضا، چندین سده پیش از جلوسِ صادق خان به کرسی مدیریت شهری در "لندن بزرگ" ، چینش مسالمت آمیز اقوام گوناگون در جامعه لایه لایه بندی شده رنگین کمانی با ساختار بهم تنیده، فرصت رشد و شکوفایی را برای لیاقت پذیری یا باصطلاح امروزی ها ‘شایسته سالاری" (  ( meritocracy) برای اقوام اسکان یافته در پهنه جغرافیایی "دزفول زمین" فراهم می نمود! از این مهم تر اینکه الگو سازی فرهنگ سازگاری در همین جامعه شهری بوده است که احتمالا زمینه ساز ماندگاری غنای فرهنگی آن شده است!

س / بزرگواری نوشته بودند که در نامه ی حضرتعالی به آقای آوایی  هم توصیه دوستانه  دیده می شود و هم نظرات کارشناسی علمی که ای کاش به خاطر بی اثر نشدن بخشهای تخصصی وکارشناسی از هم تفکیک وطی دو مقاله نوشته می شد.درنهایت این بزرگوارنگران بودند که مبادا معاندین نجف این مقاله را به نحوی که به ضرر وی باشد برای آقای آوایی تفسیر نمایند.........

پاسخ ) نه ان شاا.. که این طور نیست ،  و معاندان نجف بمانند برای خود نجف . خوب حال شما نامه را تفکیک شده فرض فرمایید . اما هدف از ارسال نامه صرفا توصیه هایی دوستانه والبته رهنمودهایی عملیاتی و قابل اجرا  و نشان دهنده ی رابطه ی ساده و بی تکلفی بود که می باید مابین موکل و وکیل ملت  باشد .

س /  استاد برخی متعجب از این بودند که چطور شما پیش از این به نقد  عملکرد نمایند گان به ویژه نماینده ی دوره ی فعلی برنخواسته و توصیه ی استفاده از تجربیات و کارهای نیمه تمام نمایندگان قبلی را به نماینده ی این هشت سال اخیر نداشته اید؟

پاسخ ) شاید پاسخ مناسب و مکفی برای بزرگوارانی که گله مند از قصور اینجانب در نقد عملکرد یک سیاستمدارمحلی یا احیانا نماینده مجلس می باشند اینست که بباور حقیر ، قاعدتا حتی کار های علمی-پژوهشی کم مقدار اینجانب و دانشجویان وطنخواهم نباید کمتر از نقد عملکرد یک سیاستمدار  باشد که دیگر بزرگوارن استاد آن می باشند!

اگر ما را برای چنین قصوری تفهیم اتهام می نمایند باید باستحضار مبارکشان برساند که ما بدون تلاش برای دفاع از عمل مرتکب نشده لاجرم معترف به جرم "معرفی  و شناساندن عظمت و اعتبار فرهنگی موطن اجدادی مان به پژوهشگران فرهیخته و فرزانه جهان" به جای پرداختن به خرده ریز هایی که مد نظر برخی از شهروندان معزز بوده و دیگران به مراتب بهتر از ما می توانند آنها را تبیین نمایند، هستیم. افرادی که با فعالیت های نفس گیر پویندگان مسیر توسعه دانش پایه ، مالوف می باشند ،  به چالش های مرتبطه کاملا واقف بوده و نیک میدانند که پویندگان متعهد علوم  و فنون ، اصولا فرصتی برای قضاوتهای ذهنی گرا ی بزرگواران نخواهد داشت.

س/  آقای هدایت  عده ای طالب خدمت رسانی  عملی شما به دزفول  بوده اند و نامه ی ارسالی تان به محضر آقای آوایی را چیزی در حد تئوری دانسته اند در این مورد پاسخ شما چیست ؟

پاسخ )  بر خلاف آن بزرگوارانی که تصورشان از خارج نشینان ، صرفا خوشگذرانی و بی خیالی از وطن می باشد ، راغبم به آنها خاطر نشان کنم که برادرم مرحوم سعید ، هنگام ورود به بریتانیا ، صرفا یازده سال بیشتر نداشته است ! ولی علیرغم زندگی چهل و پنج ساله شان در دیار غربت ، تا زنده بود قلبش برای امنیت و آرامش هموطنان خود هرگز از تپش نیافتاد ! نمونه بارز این ادعا ، مطالعات پیگیر این فرزند دزفولی دور از وطن،  روی مؤلفه های فرهنگی شهر "تمدن ساز" پدری وی بود که با اعتقادی تعصب گونه با گزینش عباراتی وزین و  پژوهان جهان معرفی  نغز ،و با معرفی غنای سخت افزاری و نرم افزاری وطن و شهرش ، چهره واقعی دزفول قدیم را برای تنویر اذهان فرهنگ نمود .

اگر شما به نوشتار متن یکی از مقالات وی که با همراهی خودم در خصوص شاهکار شهرسازی و معماری شهر آجری دزفول تهیه شده بود  عنایت  کنید ، ملاحظه خواهید فرمود کسی که تمام عمر بعد از سن بلوغ خویش را در غربت سپری کرده است ، چگونه می توانست بدون عشق به وطن  ، به اجزاء ریز و درشت فرهنگی- معماری دیار پدری اینگونه تسلط داشته باشد ؟

او تمام اهتمام خود را به کار گرفت  تا معلوماتش در خصوص جذبه های بی بدیل شهرسازی و معماری دزفول را در این مقاله به جهانیان منتقل نماید !

این مقاله  ** را بدوا مرحوم سعید و این حقیر برای ارایه به همایش بین المللی جندی شاپور دزفول برشته تحریر درآوردیم و بدلایلی که بر ما هرگز روشن نگردید  ، دبیر خانه همایش آنرا نپذیرفتند و لاجرم آنرا در جای دیگری چاپ نمودیم ! از این مهم تر ، تعداد متعددی از ارجاعاتی است که از جای جای این کره خاکی باین مقاله معطوف شده است !

برادرانی که به درستی از ما ایراد گرفته اند که چرا اکنون قلم فرسایی می کنیم؟ احتمالا استحضار ندارند که ما در قلمرو علوم در سطح بین المللی وظیفه کنکاش و اطلاع رسانی داشته و همواره در آن سنگر مجاهدت نموده ایم ! بزرگی و عظمت دزفول را بسمع و نظر دانشمندان و فرهنگ پژوهان جهان رساندن قاعدتا نباید کمتر از مخاطب قرار دادن یک سیاستمدار محلی یا نماینده مجلس از طریق انتشار یک بیانیه باشد!!

 اگر ما متهم به این جرم می باشیم ، از اکنون بدون تلاش و دفاع خواهیم گفت که تسلیم هستیم به جرم "شناساندن عظمت و اعتبار فرهنگی وطنمان به جهانیان به جای پرداختن به خرده ریز هایی که مد نظر این برادران بزرگوارمان می باشد!

کسی که در مسیر توسعه و تعالی واقعی جامعه از گنجینه موجود علوم و فنون استفاده می نماید ، أصولا وقت پرداختن به قضاوتهای ذهنی دیگران را نخواهد داشت  !

این برادران کوچک شما همواره در سنگر خویش تلاش خواهند نمود تا اینکه نسل بعدی سکاندار جهاد توسعه کشور گردد!

** ( لازم به ذکر است که دکتر هدایت  مقاله ی مذکورکه عنوانش شاهکار شهرسازی و معماری شهر آجری دزفول  می باشد را در اختیار این پایگاه خبری قرار داده است )

س /  استاد مقوله ی خدمت رسانی از منظر نگاه شما چگونه تفسیر می شود ؟ وآیا می توان برای خدمت رسانی مرزبندی به عنوان خدمت تئوری و خدمت عملی قائل بود ؟

پاسخ ) برخلاف آن بزرگوارانی که با اعتقادی تعصب گونه و با گزینش عباراتی وزین در خور شوکت و شأن فرهنگی -اجتماعی ، جلوه های زیبای سخت افزاری و نرم افزاری شهر قدیم دزفول را برای تنویر اذهان فرهنگ دوستان به جهانیان معرفی نمودند! اشاره به مقاله داشتم تاکید کنم که این مقاله را بدوا مرحوم سعید و این حقیر برای ارایه به یکی از همایش های برگزار شده در کشور تدوین نمودیم لکن لاجرم در یک مجله خارجی نشر گردید. تعداد قابل توجهی از إرجاعات فرهنگ پژوهان دهکده جهانی به این مقاله از منظر راقم این سطور ، نوع متفاوتی از خدمت رسانی بوده که ظاهرًا برخی از بزرگواران لازمه خدمت را صرفا در کنشگری سیاسی یا جلوس در مناصب دیوان سالاری برمی شمرند! با عرض پوزش از محضر بزرگوارن ، اگر چه برخی از صاحب منصبان ارجمند ، گاها اقدامی سازنده برای جامعه به عمل می آورند (که البته قابل تحسین می باشد)، لکن از آن ارزشمند تر ، مایه گذاشتن از خویشتن خویش (مثل شهدا و ایثارگران ) است که پیشرفت جامعه ما در گرو آن خواهد بود!

اگر منظورتان از ارایه خدمت رسانی شهروندی، همان باشد که حقیر در تولید علم و تربیت محققین ، مدرسین، مؤلفین و مروجین علوم و فنون جدیده می پندارم ، به باورم طی دوازده سال فعالیت شبانه روزی و پرچالش در فضای دانشگاهِ زادگاهم بخش عمده دینم را ادا کرده و چنانچه عمری باقی بود با "دور کاری" تلاش مضاعف خواهم نمود که غیابم را پاسخگو باشد!

در زمره افتخارات این حقیر تولید دانشجوی دیروز خود به مدیر گروه و توانمند سازی خیل عظیمی از دانشجویان جوان از لایه های گوناگون اجتماعی، اقتصادی و  فرهنگی برای نقش آفرینی در عرصه های جامعه بوده است! افتخار داشته و دارم که مهارتهای محدودم را در نشر یافته های علمی صد ها تن از همین پژوهشگران جوان و اعضاء هیات علمی  تازه نفس در مجلات و همایش های معتبر جهان به کار گیرم! البته این وظیفه اخلاقی لاینفک هر دانشجوی علوم و فنون مثل راقم این سطور می باشد!

* * دکتر هدایت ضمن تشکر مجدد از قبول دعوت این پایگاه وانجام این گفتگوی جالب و قابل تأنی   در پایان اگر مطلب خاصی خطاب به مردم دزفول مد نظرتان است بفرمایید .

پاسخ ) بزرگترین افتخار این حقیر تعلق به سرزمین متمدن ایران زمین و زایچه دزفول بزرگی است که شهرت فرهنگی و شکوه وًجلال تمدنی آن برای خارجیان کمتر از شهروندان وطنی نمی باشد!

درود بیکران بر لایه لایه های غنا بخش جامعه معرفتی و برای همگی شهروندان معزز "دزفول بزرگ" عظمت و سربلندی روز افزون آرزومندم!

گفتگو : مریم مفتوح /سردبیر بخش فرهنگی اجتماعی / پایگاه خبری صبح ملت
27 اسفند98