رسوم فراموش شده
مگر طرف مُهره را خورده
فرهنگی
بزرگنمایی:
از گذشته های دوردر سرتاسر ایران هنگام خشکسالی و کمبود باران، مراسمی در شهرها و روستاها اجرا می شده است .هر کدام از این مراسم متناسب با فرهنگ و اداب و روسوم ان شهر بوده است.بعضی از این اداب تشابه هایی با هم داشته اند.
✅ رسوم فراموش شده
❇️ "مگر طرف مُهره را خورده "
⬅️ مراسم دعا بارون در دزفول
صبح ملت نیوز
✅ از گذشته های دوردر سرتاسر ایران هنگام خشکسالی و کمبود باران، مراسمی در شهرها و روستاها اجرا می شده است .هر کدام از این مراسم متناسب با فرهنگ و اداب و روسوم ان شهر بوده است.بعضی از این اداب تشابه هایی با هم داشته اند.
✅ بچه های محله جمع می شدند.کیسه یا ظرفی را گرفته جلو منزلی در می زدند.لیدر بچه ها شروع به خواندن می کرد و بقیه بچه ها جواب می دادند.
لیدر- بچه بَعَک بَرشَه مَخُو
بچه ها- بعععع
_ سُفرِه نُوناشَه مَخُو
_ کلیچه حلواشه مخو
بعععع
-سفره نوناشه مخو
-بععع
-هرچه خدا دلت ونه ده
لیدر می گفت : ثواب یا جواب؟
اگر صاحبخانه می خواست چیزی به انها بدهد می گفت" ثواب " و معمولا مقداری آرد به انها می داد.
بچه ها برای تشکر می گفتند:
هم خدا دهاتون
هم علی دهاتون
اگر صاحبخانه نمی خواست چیزی بدهد می گفت "جواب"
وقتی چیزی به بچه ها داده نمی شد لیدر می گفت:
دَلِیزتًون دِراااازه پُرًِش گی گراااآاازه
بعد فرار کرده و درب خانه دیگری می رفتند.
وقتی کیسه آن ها پر از آرد می شد آردها راپیش مادر بزرگی که معتمد و شناخته شده برای محله بود می بردند.
پیرزن اردها را خمیر کرده و" چیچال"درست می کرد و به هر کدام از بچه ها یک چیچال می داد. داخل یکی از چیچالها مهره ای بود .بچه ها دقت می کردند که آن مهره در چیچال کدام یک از آن هاست .
با پیدا شدن مهره همه بر سر آن بینوا ریخته و او را کتک می زدند.
پیرمرد یا معتمد ی از محله آن بچه را از زیر دست و پای آنها نجات می داد و می گفت :
من ریش گرو می گذارم تا چند روز دیگر باران بیاید.
می گفتند :خدا به مظلومیت آن بچه و حرمت ریش آن پیرمرد محترم معمولا چند روز بعد باران می بارید.
اصطلاح "مگر طرف مهره را خورده "
از اینجا گرفته شده و منظور مظلو میت کسی و ریختن چند نفرسر یکی است.
🖌️#امیر_کرامت_نیا
تنظیم و ویراستاری : مریم مفتوح
- شنبه ۷ تير ۱۳۹۹ - ۱۷:۳۶:۲۳
- منبع: پایگاه خبری صبح ملت