آخرین مطالب

نشست انجمن شعر و ادبیات خوزستان فرهنگی - اجتماعی - شعر وادبیات

نشست انجمن شعر و ادبیات خوزستان

  بزرگنمایی:
دکتر داودرضا کاظمی دبیر انجمن نقد ادبی خوزستان: شاعر باید در پی فراواقعیت ها و نوزایی و رستاخیز واژگان باشد. باید به خلاف آمد عادت بپردازد نه گزارش واقعیت های مسلم و عادی.

دکتر داودرضا کاظمی دبیر انجمن نقد ادبی خوزستان: شاعر باید در پی فراواقعیت ها و نوزایی و رستاخیز واژگان باشد. باید به خلاف آمد عادت بپردازد نه گزارش واقعیت های مسلم و عادی.

نشست‌های شعرخوانی و نقد آثار در انجمن نقد ادبی خوزستان در ششمین سال فعالیت این انجمن به خاطر شرایط کرونایی همچنان به صورت مجازی برگزار می گردد. سیصد و هجدهمین نشست این انجمن عصر یکشنبه 16 آبان 1400 برگزار شد که در این نشست شاعران آثار خود را ارائه کرده و منتقدان انجمن درباره آن به بحث و بررسی پرداختند. تعداد اعضای گروه مجازی انجمن نقد ادبی خوزستان در این نشست 197 نفر بود که از میان آنها شاعران و منتقدانی چون: دکتر داودرضا کاظمی، عزت الله کیانی، رویا حجاریان، زهره مومنی جو، صدیقه صنیعی، بتول شاهرکنی، امید حمزه لویی، فاطمه مقدم، نیلوفر عیسی زاده به ارائه اثر یا نقد سروده های شاعران همگروه پرداختند. برخی سروده ها و نقدهای صورت گرفته در این نشست به شرح ذیل هستند.


غرق دریا شدن و آب شدن کافی نیست
در صدف ماندن و نایاب شدن کافی نیست

جاده، طولانی و ابریشمٍ شب در خفگی ست
کرم ٍ در پیله و شبتاب شدن کافی نیست

پیچک حادثه ی عشق اگر پاپیچ است
برکه و صاحب مهتاب شدن کافی نیست

چشمه اشک اگر راه بگیرد خوبست
به کویر دل و سیلاب شدن کافی نیست

عشق باید بخزد ، معجزه گردد که عصا
بشود افعی و، پرتاب شدن کافی نیست

مثل مردم شدن و تابع خوبان بودن
مرد می خواهد و اصحاب شدن کافی نیست
#زهره_ مومنی_ جو

دکتر داودرضا کاظمی در نقد این سروده نوشتند: در این سروده، قالب و وزن و قافیه و به طور کلی فرم بیرونی غزل، خوب شکل گرفته است. شاعر تصاویر خوبی را به خدمت گرفته و سروده او در برخی از ابیات مانند بیت دوم خیال‌انگیز واقع شده است. اما در فرم درونی شعر کاستی‌های دیده می‌شود. در حوزه اندیشه، میان اندیشه و معنای ضمنی انگاره ها و ابیات، پیوستگی و پیوند لازم برقرار نیست، لاجرم انسجام معنایی شکل نگرفته و از این بابت فرم درونی شعر آسیب دیده است. ربط منطقی میان گزاره های گوناگون در ابیات ضعیف است و درست به همین علت است که ابهام شکل گرفته در شعر، بیشتر ابهام ساختاری است تا هنری و ادبی، در واقع شاعر بیشتر بیت اندیشی کرده و نسبت به کلیات معنایی و مقصد و مقصود غزل کم توجه بوده است.
عزت الله کیانی اعتقاد داشت این سروده از نظر وزن و قافیه خوب است ولی دارای مضمون تازه و دلچسبی نیست و خوب بیان نشده است: در بیت اول که شاعر گفته در دریا غرق شدن و آب شدن کافی نیست آیا خواسته است بگوید بخار هم باید شد؟ اگر می گفت: غرق دریا شدن و آب شدن می باید در صدف ماندن و نایاب شدن می باید
می گفتیم شاعر اوضاع متفاوتی می خواهد و مانند این ها. گاهی انگار "کافی نیست" را به معنی خوب نیست به کار برده اند یا به معنای دیگر و نه صرفا به معنی بس نیست و کم است.
ببینید فاضل نظری "کافی نیست" را چقدر واضح به کار برده:
به جرم عشق تو بگذار آتشم بزنند
برای کشتن حلاج، دار کافی نیست
البته منظور این نیست که واژه در شعر، تک بعدی باشد و چند معنایی نباشد بلکه بکار بردن واژه به گونه ای که چند معنا داشته باشد به غنای شعر کمک می کند به شرطی که معنی اصلی مورد نظر شاعر را داشته باشد و اگر در زمینه هایی دیگر هم معنای مناسب با شعر را برساند، بهتر است، نه این که در رساندن یک معنی مشخص هم باز ماند.
بیت دوم بین مضمون دو مصرعش ارتباطی نیست و وجود ابریشم و شب در مصرع اول و پیله و شبتاب در مصرع دوم اشکال را رفع نمی کنند. بین دو مصرع بقیه ی بیت ها هم ارتباط خوبی برقرار نیست. و در باره ی بیت آخر هم، باید گفت مثل مردم نشدن است که مرد می خواهد، دلاورمرد، و زن می خواهد شیرزن
بهتر است که شاعر، در باره ی مضامین جا افتاده و عامیانه، پیش از این که به کارشان بگیرد بیاندیشد و اگر به کار می برد، به شیوه ای تازه و خلاقانه به کار ببرد و اثر خاص خود را نشان دهد و چنین سرودنی از خانم مؤمنی جو بر می آید.))

سروده دوم:

خانه را نگرد
خود را در جیب کتی قدیمی
پنهان کرده ام
زمستان که گذشت، به بهار میرسم
و در زیبایی خانه دست خواهم داشت
بیهوده نگرد
خود را به خواب زدم
مثل یک سیلی که پلیس در گوش سارق زده باشد
درد دارد،
اما
نه ندیدن تو با هیچ خواب آوری هضم نمی شود
امید حمزه لوئی

دکتر داودرضا کاظمی: این سروده را عاشقانه ای دانست که شاعر گاهی در حرکتی واسوختی از معشوق یا معشوقه رو برمی گرداند و گاهی دوباره به سمت او متمایل می‌شود. این شاعر و پژوهشگر ادبیات افزود: چرایی چنین وضعیتی آنقدرها در شعر روشن نیست، خواننده هم گله ای ندارد به هر حال عاشق است دیگر و گاهی دلش می خواهد این گونه باشد اما بد نبود اگر این فضا پرورده تر ارائه می‌شد. اتفاقات و کنش هایی که در شعر روی می دهد نیز از این قاعده مستثنا نیست. چنانکه برخی مضامین به خوبی پرورانده نشده اند. خواننده با خواندن این شعر از خودش می پرسد: چرا جیب کتی قدیمی؟ چرا مثل یک سیلی که پلیس در گوش سارق زده باشد؟ چنین تصاویری تا چه اندازه ای با هم مربوطند و آیا از یک ساختار همسو و همسان برآمده اند؟!، از سویی دیگر وقتی شاعر می گوید: «زمستان که گذشت، به بهار میرسم» چنین سخنی جز گزارشی از واقعیت موجود چه می‌تواند بود؟ البته فرقی هم نمی کرد اگر می گفت: «بهار که گذشت به زمستان میرسم»، چرا که در دور و تسلسل فصل ها هر دو حالت بدیهی و طبیعی است. بحث این است که شاعر باید در پی فراواقعیت ها و نوزایی و رستاخیز واژگان باشد. باید به خلاف آمد عادت بپردازد نه گزارش واقعیت های مسلم. به قول حافظ: «از خلاف آمد عادت بطلب کام که من/ کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم.»؛
به نظر حجت صالحین این سروده در سطرهایی به مرز نثر نزدیک می شود و بند " مثل یک سیلی که پلیس در گوش سارق زده باشد" ضرورتی ندارد اما در پایان با سطری شگفت و آشنازدا ضربه پایانی را خوب می زند:
ندیدن تو
با هیچ خواب آوری
هضم نمی شود
سروده سوم:

گفتم بنویسم غزلی ،درد نوشتم
از آنچه دلم بر سرم آورد نوشتم

گفتم که چگونه ست مگر رنگ گل عشق؟
بر روی گل گونه ی خود زرد نوشتم

از آتش دل تا غزلم باز نسوزد
بر قافیه ها واژه ی دلسرد نوشتم

انگار خدا حافظی اش مردن من بود
از حسرت وقتی که سفر کرد نوشتم

همپای خیابان غزل بودم وبا اشک
بر وسعت شب شاعر شبگرد نوشتم

غمخانه ی دل بودم ودرعرصه ی تقدیر
با عشق خودم را چه هماورد نوشتم

در طول شب فاصله فریاد کشیدم
*تا صبح غزلواره ای از درد نوشتم
بتول شاه رکنی (نازنین)

دکتر داودرضا کاظمی فرم بیرونی شعر را به قاعده و حتی محکمی دانست. وی افزود: قالب غزل به خوبی شکل گرفته و در بافت‌های موسیقایی- قالبی مانند وزن عروضی و قافیه بی ایراد است. دبیر انجمن نقد ادبی خوزستان وی همچنین اضافه کرد: موضوع شعر حسب حال است، حسب حالی عاشقانه البته ابیات از آغاز تا فرجام شعر به موضوع وفادار مانده اند. جالب توجه ترین نکته فرمی در این غزل آنجا شکل گرفته است که شاعر خودآگاه و خودخواسته این غزل را با نوعی از فاصله گذاری برشتی آغاز کرده است و پس از آن تا پایان غزل این تکنیک را تکرار کرده است. ردیف نوشتم شکل گیری در زمانی شعر را فریاد می زند. البته از این نکته هم نمی‌توان فروگذار کرد که در کل غزل بافی سنتی دارد و مضامین به کار رفته اغلب آشنایند. کاش شاعر عبارتها و اشارت های تازه تر و امروزی تری را به خدمت گرفته بود.
عزت الله کیانی نیز این شعر را غزل خوبی دانست از شاعری که با قواعد شعر آشناست که شاعر توانایی لازم را برای بهتر کردن غزلش دارد.این شاعر و منتقد افزود: (( و بسیار پیش می آید که شاعر شعری می سراید که وزن و بیانی دلنشین دارد و چون واژه ها می توانند بار معنایی متفاوتی برای شاعر داشته باشند ممکن است او را چنان شیفته ی شعرش بکنند که دیگر به این نیندیشد که ممکنه واژه هایی پررنگتر یا شیوه ی بیانی دلنشین تر هم برای این شعر وجود داشته باشد. اگر شاعر کمی بیشتر به واژه ها توجهمی کرد مصرع مهمی را با انگار و شک و گمان شروع نمی کرد که:
انگار خدا حافظی اش مردن من بود
و چه بسا مستقیما خود معشوق را مورد خطاب قرار می داد:

خواستی بنویسم غزلی ،درد نوشتم
از آنچه دلم بر سرم آورد نوشتم

گفتی که چگونه ست مگر رنگ گل عشق
مانند گل گونه ی خود زرد نوشتم

دیدی که خدا حافظی ات مردن من بود
از حسرت عشقی که سفر کرد نوشتم
و...

بیت 5 تصویر روشنی دارد: شاعر با غزل و پا به پای خیابان با اشک هایش "شاعر شبگرد" را می نویسد.
و زیبایی مصرع اول بیت 6 در این است که بر خلاف این که اغلب، دل را خانه ی غم به حساب آورده اند، این جا شاعر همه‌ی وجود خود را غمخانه ای برای دل دیده است با این تعبیر که دل، می خواسته و نمی یافته و غم تولید می کرده و غم ها به همه ی وجود سرایت کرده اند. اما مصرع دوم این بیت از این نظر ضعیف است که شاعر بعد از این همه درگیری با موضوع عشق، بگوید:
با عشق خودم را چه هماورد نوشتم! ))


سروده چهارم:

ذرات
رسولان تاریکی اند
فرود آمده
در جهانی منزوی
ابهتی
پنهان شده لابلای کتاب
و فلسفه ای
در تنگنایی به نام انسان

هزار اگر بافته ام
از فلسفه!
چه خواهم پرسید؟
از خدایی ناپیدا
با دست های کوچکی
لبریز از ساز و نیاز
و زبانی
که از کهکشان کوچکتر است!
بنده ای
که به هیچ چیز بند نیست

چه خواهم پرسید؟
از افسانه ای رو به افول
به رکوع ایستاده
در مدار انسان
فلسفه ای که به وضوح،
تاریک تر از من است!
فاطمه مقدم

عزت الله کیانی در نقد این سروده نوشت: (( خانم مقدم در شعرش همزمان، مفاهیم علمی و عقلی را به کار می برد اما نه موارد دقیق یا دانسته شده ی علم و عقل را. او این موارد را با زبان شعر و با ابهام بیان می کند به گونه ای که وقتی می گوید "ذرات، رسولان تاریکی اند" می تواند ذهن را ببرد تا ذرات تاریک یا مواد تاریکی که تمام نوری را که به آن ها می تابد یا بخشی از آن را جذب می کنند و منعکسش نمی کنند. حالا همین ذرات یا رسولان تاریک انگار به یک جهان منزوی هم فرود آمده اند که جهان شاعر است که در آن مواردی مانند فلسفه هم، گاه نور و روشنایی را از او می گیرند و پس نمی دهند. آن جایی که مفاهیم فلسفی و مفاهیم دیگر هستی، گنگند و هر چه کنکاش می کنی و انرژی خرج می کنی، چیزی در نمی یابی. این می شود که اگرها می بافی از فلسفه و از آنچه که می خواهی بدانی ولی چندان نمی یابی و بنده ای هستی که دیگران کوشیده اند به چیزهایی بندت کنند ولی نتوانسته اند یا دست کم برای شاعر ما و بسیاری همانند او محقق نشده.
عبارت "چه خواهم پرسید
از خدایی ناپیدا
با دست های کوچکی..."
بهتر بود به گونه ی زیر نوشته می شد تا در خوانش به نظر نیاید که دست های کوچک به خدا نسبت داده شده:
از خدایی ناپیدا
چه خواهم پرسید؟
با دست های کوچکی...
به دلیل سنگینی ابهام در شعر، تصویرها هم مبهمند و این عیب این گونه شعرهاست:
دست های کوچکی
لبریز از ساز و نیاز
و زبانی
که از کهکشان کوچکتر است!
و افسانه ای که در مدار انسان و در واقع خود انسان است که به رکوع است یا در حالت خمیده چه برای عبادت و چه در نتیجه ی وجود فشارهای بر او.))
دکتر داودرضا کاظمی اعتقاد داشت ثقل اندیشگانی در این سروده مشهود است و شاعر هم رویکردی فلسفی دارد و هم فلسفه را نقد می‌کند و اضافه کرد: البته نقدی روشن و آشکار، از آن دست که مولانا فرمود پای استدلالیان چوبین بود/ پای چوبین سخت بی تمکین بود. اگرچه در جایی که از تاریکی سخن می کند ای کاش بحث را بیشتر می پروراند و بهتر تبیین می کرد. مفهوم تاریکی از دیرباز تاکنون در فلسفه محل تنازع است. از هراکلیتوس فیلسوف تاریکی تا سهروردی خودمان با نور تاریک که مبحثی شگفت‌آور است. از اندیشه های ضربانی تا دیگر نحله های فکری پیرامون این دو یعنی نور و تاریکی بحث بسیار است. اما آنقدر شاعر در اندیشه بوده و به اندیشه پرداخته است که بیشتر فرازهای شعر به خشکی همان فلسفه است و تنها در تو فراز آن زبانیت شعر رخنمون می‌شود. یکی آنجا که می‌گوید: «بنده ای که به هیچ چیز بند نیست» زیبایی را با مدار جناس تام و کنایه است و دیگری آنجا که می‌گوید: «فلسفه ای که به وضوح،
تاریک تر از من است!» که مایه از پارادوکس دارد.





سروده پنجم:

انگشت نما:
خسته ام ازدل که نشناسدقیاس خویش را
میگذارم پشت در این ناسپاس خویش را
درخیابان ها بهم مردم نشانم میدهند
پشت وروپوشیده ام شایدلباس خویش را
کوچه هابوی دورنگی میدهد،ازهرطرف
میکشانم سایه های پرهراس خویش را
گندم احساس یارمن که جو،شد؛لاجرم
بسته ام برشال خودهرلحظه داس خویش را
قفل نه،اماچوجام چل کلیدی میشوم
تانبندم برضریحی التماس خویش را
آنقدربرجانب ات باشدحواسم جمع که.....
پرت کردم ازهمه جزتوحواس خویش را
بی نهایت زیرصفرم دردروس عاشقی
اشتباهی میروم گاهی کلاس خویش را
یاخودم رامی سپارم دست کارون نیمه شب
یابه آتش می کشانم باغ یاس خویش را.
صدیقه صنیعی

دکتر کاظمی در نقد این سروده اشاره های ظریف در سروده های خانم صنیعی، فضاهای شاعرانه و تسلط شاعر به وزن و قافیه را از ویژگی های شعر خانم صنیعی دانست. این دانش آموخته ادبیات این سروده را مشابه غزلی از مهدی اخوان ثالث دانست که با این مطلع شروع می شود : «ناگهان در کوچه دیدم بی وفای خویش را/ باز گم کردم ز شادی دست و پای خویش را» که البته با خواندن غزل متوجه می شویم حال و هوای سروده با غزل اخوان متفاوت است. ایشان عبارت «دل را پشت در گذاشتن» را عبارت زیبایی دید اما در مورد مصراع اول اعتقاد داشت نمی توان خود را با کسی که نمی شناسیم مقایسه کنیم و چنین باوری از منطقی سست برخوردار است. این شاعر و غزل سرا اعتقاد داشت بعضی بیت ها از مفاهیم سنتی بهره پرده و بعضی مضامین پراکنده هستند که ضرورت دارد شاعر نگاه امروزی تری را چاشنی سروده کرده و به ارتباط فرمی معنایی عناصر و مضامین غزل با هم بیاندیشد.

سروده ششم:
سوادِ سقف
از خیالِ انگشتهایم
نم‌کشید‌ه‌تر است
یا جوهرِ اشاره‌ی من؟

من
فقط ابرها را مرخص کردم
تا شب
سرِ زا نرود

نه عذرهای موجه را توجیه کرده‌ام
و نه حتی
فطریه‌ی ماه را پرداخته‌ام

حالا
داستانِ شعرم به کجا می‌کشد؟

می‌دانم
ظهری هرزه
کله‌ی گنجشکم را بار خواهد گذاشت
که جیکِ روزش درنیاید

و من می‌دانم
اگر سر پرنده‌ام را بخورند
خواهد مرد...

به دستم اشاره کن
ماهِ مبارکم!

تا سقف‌ها را گِل بگیرم و
تارک‌القلم بشوم.


نیلوفر عیسی‌زاده

دکتر کاظمی این شعر را حسب حالی دانست که از مفاهیم امروزی استفاده می کند اما اگر از منظر فرمالیستی نگاه گنیم مفاهیم کمی پراکنده هستند. شعر خوب شروع می شود اما فضای عینی سروده بلافاصله به فضای ذهنی تبدیل می شود که البته گاهی مثل سر زا رفتن شب زیبا هستند اما به طور کلی شعر نیازمند تامل بیشتری است.


پایان.


نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

پاکستان: هیچ نظامی یا غیرنظامی ایرانی هدف قرار نگرفتند

رئیس‌جمهور در دیدار اقشار و منتخبین شهرستان فیروزکوه: دولت به دنبال اولویت‌بندی کمبودها و مشکلات و سپس حل آن‌هاست

پیام مهدی طارمی برای مردم فلسطین

امیرعبداللهیان: هیچ تعارفی با طرف‌های تروریستی در پاکستان و عراق نداریم

اقدام دولت برای حمایت از مستمری‌بگیران

بهره‌مندی هنرستانیها از یک ماه کسری خدمت «سربازی»

یارانه یک میلیونی برای کودکان دارای اختلال رشد 5 دهک اول/ارزیابی 3 ماهه وضعیت رشد کودکان

وزیر دفاع : روسیه باید موضوع تمامیت ارضی ایران را رعایت کند

پالایشگاه‌های چینی برای خرید نفت ارزان راه افتادند

بازار سرمایه و کنترل تورم و نقدینگی و رشد تولید به قلم دکتر جواد درواری

تدوین تله فیلم *خط قرمز*به تهیه کنندگی عباس جاهد در استان اردبیل به پایان رسید

توافق نهایی با هند برای توسعه بندر چابهار

گزارش شرکت مالک نفت‌کش توقیف‌شده آمریکایی از وضع سلامتی گروه کارکنان آن در ایران

در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با وزیر خارجه هند امیرعبداللهیان اعلام کرد: هشدار ایران به آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی

از سرگیری مرمت پل‌بند تاریخی لشکر شوشتر

امیرعبداللهیان: محاسبه رژیم اسراییل در مورد حماس غلط بود/ به نیروهای مقاومت دستور نمی‌دهیم

مرگ دانشمند ایرانی در یک حادثه

ثبت بالاترین مقدار تولید نفت ایران پس از تحریم‌ها

حذف یارانه تعدادی از یارانه بگیران در دی ماه/ ماجرا چیست؟

تراکتور به دور از حواشی به سمت موفقیت

مصرف سرانه نان در کشور سالی 170 کیلوگرم؛ نان ناسالم چه بلایی سر بدن می‌آورد؟

ویتامین‌ها از طریق مکمل‌ها تأمین نمی‌شوند

ابطال شرط سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان از سوی دیوان عدالت اداری

ارتش آمریکا: 16 نقطه یمن را هدف قرار دادیم

آیا شما یک آدم سمّی هستید

واکاوی یک تراژدی / نابغه ای در لجنزار

آغاز جلسه دادگاه لاهه برای پرونده نسل‌کشی رژیم صهیونیستی در غزه

ارتش یک نفتکش آمریکایی را در دریای عمان توقیف کرد

همدان پایتخت گردشگری آسیا شد

مدیرعامل مرکز مبادله طلا و ارز خبر داد تخصیص اسکناس کشور مبدأ به مسافران تا عید نوروز

طرح آمریکا برای منطقه «بعد از جنگ غزه» با همکاری عربستان

فرصت 2 ماهه بانک مرکزی برای کاهش رشد پایه پولی و نقدینگی

اولین نشست کمیته فلسطین APA رئیس پارلمان کشورهای عربی: ساکنان در برابر جنایات رژیم صهیونیستی شریک جرم هستند

استارت پروژه «نبیل باهویی ٢» با حضور برانکو

وزیر کشور: انفجار تروریستی در کرمان خارج از رینگ حفاظتی مراسم بود

ادغام تعرفه رای دو انتخابات 1402

211 شیء تاریخی ایران در چین

طرح جامع مدیریت دریاچه نمک به تصویب رسید مخبر: دولت با جدیت به دنبال حل مشکلات حمل و نقل عمومی است

رهبر انقلاب در دیدار هزاران نفر از مردم قم: دشمن سیاست «بیرون کشاندن مردم ایران از صحنه» را پیگیری می‌کند

تعلیق از خدمت 4 کارمند شهرداری دزفول

آخرین وضعیت ثبت‌نام در کاروان‌های حج

استفاده از معلم آقا در دبیرستان‌های دخترانه؛ نیازمند مجوز/ تعیین تکلیف مدیران زن مدارس پسرانه

ماجرای ارسال پیامک برای متقاضیان شیرخشک

دبیر هیات بادبانی استان هرمزگان: گسترش گردشگری ورزش‌های دریایی در هرمزگان یک ضرورت است

آغاز دور جدید گرانفروشی بلیت هواپیما؛ بلیت هواپیما به نرخ مصوب نیست

قوه قضاییه: حکم بخش دوم پرونده هواپیمای اوکراینی صادر شد/ متهم ردیف اول بازداشت است

کشف شیشه و هیروئین از یک خودروی سواری در هندیجان

بارورسازی ابر‌ها برای کشوری وسیع همچون ایران اجرایی و عملی نیست

کنعانی: مسئله دریای سرخ معلول است؛ علت نیست/ تدوین سند همکاری با روسیه در گام‌های نهایی است

اختلاف نظر درباره بدهی 100 میلیارد دلاری