یادداشت سید محسن شفیعی با عنوان /
حمله به اوکراین دامی که غرب برای روسیه تدارک دید
سیاسی - اجتماعی
بزرگنمایی:
این روزها در تمامی شبکه های خبری و کانال های اجتماعیِ غرب از یک ابرقهرمان ملی و جهانی سخن میگویند، زلنسکی؛ رئیس جمهور اکراین، رهبری که پس از حمله روسیه به اکراین، پیشنهاد ناتو و جو بایدن رئیس جمهور آمریکا برای خروج از کشورش را نپذیرفت و با پوشیدن لباس نظامی همانند یک قهرمان ملی رهبری، مقاومت مردم کشورش را در برابر تجاوز نظامی روسیه در میدان جنگ بعهده گرفته است.
یادداشت سیاسی/
سید محسن شفیعی
رییس جمهور تصادفی ژانر تراژیک
این روزها در تمامی شبکه های خبری و کانال های اجتماعیِ غرب از یک ابرقهرمان ملی و جهانی سخن میگویند، زلنسکی؛ رئیس جمهور اکراین، رهبری که پس از حمله روسیه به اکراین، پیشنهاد ناتو و جو بایدن رئیس جمهور آمریکا برای خروج از کشورش را نپذیرفت و با پوشیدن لباس نظامی همانند یک قهرمان ملی رهبری، مقاومت مردم کشورش را در برابر تجاوز نظامی روسیه در میدان جنگ بعهده گرفته است.
زلنسکی در حالی به عنوان نماد مقاومت در برابر تجاوز روسیه در این جنگ معرفی میشود که تمام قهرمانان ملی و حماسی اکراین در ادبیات، تاریخ و... متعلق به کشور حمله کننده است و هیچ الگوی مستقل و شخصیت تاریخی برای بر انگیخته حس میهن دوستی و احساسات ملی مردم اکراین وجود ندارد.
طنز ماجرا در این نکته است که قهرمانان ملی و سربازان گمنام اکراین همگی در راه اعتلای هویت دشمن متجاوز جانفشانی کرده اند.
اما روایت رسانه های غربی از این ماجرا عامدانه یک بُعد دیگر جنگ را نادیده می.گیرد و آن مسئولیت سنگین زلنسکی به عنوان یک رهبر سیاسی، در کشانده شدن اوکراین به یک جنگ خانمان سوز است. مسئولیتی که اگر زلنسکی بدرستی از عهده آن بر می آمد امروز شاهد زبانه کشیدن شعله های جنگ در سراسر اکراین نبودیم.
اگر سالیان پیش او در فیلمی کمدی نقش *رییس جمهور اشتباهی* را بازی میکرد اینک در عالم واقعیت نقش تراژیک یک رییس جمهور اشتباهی را به عهده دارد.
در عالم سیاست او با اصرار به انجام اشتباهات و اقدامات تحریک آمیز علیه روسیه، سرزمین و کشورش را به ورطه نابودی کشاند و در برابر این اقدام، به پاداش نابودی کشورش از سوی رسانه های غرب به عنوان قهرمان ضد روسی معرفی گردید. زلنسکی ساخته و پرداخته دنیای مجازی و صنایع رسانه ای است.
او میتوانست با در پیش گرفتن یک سیاست میانه و بیطرف همانند نروژ و فنلاند و نپیوستن به ناتو رشد و توسعه بیشتری برای کشورش به ارمغان بیاورد، پیوستن به اتحادیه اروپا و نقش آفرینی در اقتصاد جهانی با توجه به تکنولوژی بالای نظامی موجود در کشور اکراین همانند صنایع نظامی، هواپیما سازی و... میتوانست اکراین را به یک کشور تاثیر گذار در اتحادیه اروپا تبدیل نماید.
اما چرا چنین نشد؟
بسیاری بر این باورند که حمله به اوکراین دامی بود که غرب برای روسیه تدارک دیده بود و این مهم بدست نمی آمد مگر آنکه یک فرد نا آشنا به سیاست های جهانی و مسایل ژئوپولتیکی با اجرای سیاست های اشتباه شرایط آن را فراهم سازد.
حضور در اقتصاد جهانی و همراهی با کارتل های بزرگ اقتصادی که امپراطوری عظیم اقتصادی، نظامی، رسانه ای و... غرب را مدیریت میکنند به این سادگی ها هم که اکراینی های طرفدار غرب تصور میکنند میسر نیست. لازمه ادغام با اقتصاد غرب، نابودی تمام زیر ساخت های موجود باقی مانده از دوران شوروی سابقه و سرزمین سوخته اکراین است. صنایع بجای مانده از شوروی سابق در این کشور میتوانست رقیبی جدی برای صنایع نظامی غربی، شرکتهای هواپیما سازی نظامی و غیر نظامی همانند بویینگ و ایرباس باشد. همچنین با اتکا به توان تولید محصولات کشاورزی و نیز تولید و ترانزیت گاز، اکراین میتوانست نقش کلیدی در اقتصاد اروپا داشته باشد. اما همانگونه که آلمان و ژاپن هفتاد سال پس از جنگ جهانی همچنان اجازه ورود به چنین عرصه های اقتصادی و نظامی را ندارند، به اکراین نیز اجازه نقش آفرینی کلیدی در اقتصاد اروپا داده نشد.
در نخستین روز حمله روسیه پدافند هوایی اوکراین نابود گردید و در سومین روز حمله، آسمان اکراین به کنترل روسیه در آمد که به معنای نابودی کامل نیروی هوایی اوکراین میباشد. اما پیشروی واحدهای زمینی روسیه با برنامه ریزی انجام شده پیش نرفت و این اختلال در پیشروی سبب شد تا دو روز پس از حمله روسیه، کشورهای غربی ابتدا با اعمال تحریم های اقتصادی در برابر روسیه و سپس ارسال گسترده سلاحهای ضد تانک و... ابزارهای لازم را برای ایجاد سرزمینی سوخته در اختیار طرفداران زلنسکی قرار دهند تا نخست آنکه هزینه عملیاتی را برای روسیه افزایش یابد و همچنین مطمئن شوند که از زیر ساخت ها وتاسیسات اقتصادی اکراین چیزی باقی نخواهد ماند.
هر چقدر این جنگ خونین تر و حماسی تر باشد دشمنان سابق ناتو (اکراین و روسیه) تاوان سنگین تری را خواهند داد. غرب در این هیاهو تنها نظاره گر نابودی اکراین و اضمحلال توان نظامی روسیه خواهد بود و مهمات و تجهیزات لازم را برای نابودی کامل در اختیار اکراین قرار خواهد داد.
سیاست جنگ افروزی و تسلیح دو طرف جنگ، از سیاست های قدیمی کشورهای غربی است، حال که یک طرف جنگ، کشوری همانند روسیه وجود دارد که از نظر تسلیحاتی بسیار قویتر از اکراین است ارسال تجهیزات ضد تانک برای تقویت مقاومت و بالا بردن شدت جنگ در راس سیاست های کشورهای غربی قرار گرفته است به گونه ای که برخی از کشورهای اروپایی که دهها سال است سیاست بیطرفی اتخاذ کردهاند این سیاست را کنار گذاشته و به ارسال اسلحه به اکراین روی آوردهاند.
از طرفی حذف روادید و اجازه ورود جنگجویان به اکراین از طرف دولت های اروپایی بر یک جنگ طولانی و چند ملیتی تاکید دارد که چندان به مردم اکراین ارتباطی ندارد. آینده ای مشابه و یا شاید بدتر از سوریه در انتظار اکراین است که در آن نیروهای امنیتی و ویژه دهها کشور مختلف بصورت نیابتی دخالت نموده و سرزمینی سوخته و ویران از اکراین بر جای خواهند گذاشت که آوارگی میلیونها نفر غیر نظامی و فرار و یا مرگ نیروهای نخبه، در کنار نابودی کامل ساختارهای اقتصادی از نتایج جانبی این جنگ میباشد.
بهر جهت شرط ورود به اقتصاد جهانی، ویرانی کامل زیرساخت های یک کشور و پذیرش نقش و سیاست های اقتصادی دیکته شده از طرف وام دهندگان غربی پس از جنگ و ویرانی کامل کشور است.
اکراین نیز برای ادغام در اقتصاد غربی بایستی وام دار بانکهای غربی باشد.
ماموریت زلنسکی هنوز تمام نشده است./ انتهای پیام
پایگاه خبری صبح ملت