بزرگنمایی:
شاید واژه " فَحم " را در زبان دزفولی شنیده باشید. این اصطلاح بیشتر در زمانهایی مثل گریه شدید کودک ، خنده شدید یا به اصطلاح روده بر شدن از خنده ، هنگام وارد شدن خسارت و لطمه سخت یا ضربه شدید ، به کار برده می شود...
یادداشت
شاید واژه " فَحم " را در زبان دزفولی شنیده باشید. این اصطلاح بیشتر در زمانهایی مثل گریه شدید کودک ، خنده شدید یا به اصطلاح روده بر شدن از خنده ، هنگام وارد شدن خسارت و لطمه سخت یا ضربه شدید ، به کار برده می شود.
و چنین بیان می شود که فلانی
فَحم بِییِس ..
خصوصا اگر این خسارت و ضربه، ناگهانی و دور از انتظار باشد. یا حرفی و طنزی به شدت خنده دار باشد.
فَحم بر وزن فَهم در اصل واژه ای عربی و به معنای ذغال است .
تشبیه این حالات به ذغال وجا افتادن این اصطلاح در زبان بومی شاید از این بابت است که در چنین حالاتی ناگهان رنگ از رخسار شخص می پرد و خون در رگهایش منجمد می شود به اصطلاح چهره اش سیاه و کبود می شود . این سیاه و کبود شدن را به رنگ ذغال تشبیه کرده اند..
و به این دلیل در اصطلاح دزفولی به خاکستر به جا مانده از زغال در منقل خاک فحم میگفتند،
در حقیقت به جای توضیح و تشریح رنگ پریدگی و کبود شدن و دگرگون شدن حال کسی ، از شدت خنده و شادی یا از شدت گریه و ناراحتی به طور مختصر می گویند :
طرف فَحم بِییِس !
اوج "فَحم شدن " را
"فَحم فتیله " می گویند
شاید اینجا هم کنایه از فتیله چراغ و فانوس باشد که باز هم به خاطر دوده و سیاهی آن است.
در گویش دزفولی مثلا داریم که طرف می گوید :
(ویلتی بین چطور فحم فتیله بیسه ا خنده... و یا ویلتی بین چطور فحم فتیله بیسه ا گریوه )
به معنی: ای وای ببین چطور به خود میپیچد از خنده و یا.... از گریه)
در پایان بکار بردن این واژه را در قالب دعایی که مادران و اهالی شهر دزفول مورد استفاده قرار می دادند را بخوانید :
بی قَضا بان بَچُون تُونفَحم بان دِشمِنون تُون (فَحم فتیله ناراحتی )
ترجمه: بچه های تان از هر قضا و بلایی محفوظ بمانند و دشمنان تان در سختی وناراحتی شدیدی قرار بگیرند./انتهای پیام
نوشته :امیر کرامت نیا
ویرایش و تنظیم:مریم مفتوح