اخلاق و یاوه های مدروز در روزگاری زندگی می کنیم که بمباران واژه های رنگارنگ و میان تهی ، نه فقط بر دانش ما نمی افزاید ، که گاه چون پوستین وارونه، ما را از دریافت حداقلی دانش واقعی دور می کند. شواهد هر روزه ، این واقعیت را اثبات می کند . سخنان پشت پرده ای که در عیان ، دیگر است ، وعده هایی که در حرف می ماند ، استفاده از واژه هایی که گاه گوینده از مفهوم آن بی خبر است ، دامی که ممکن است ، مرا نیز در سیطره ی خویش اسیر کند. این دام بیشتر در قلمرو برخی سیاستمداران چهره نشان می دهد و بعد از آن در حیطه ی روشنفکرنمایانی که با خواندن اندکی، خود را وارث دانایی گذشتگان وطلیعه داران دروازه ی طریق تازه می دانند ، بعد از آن در وسیع ترین طیف، طیف کسانی که به هر دلیل ، خود را دانا و دیگران را احمق فرض می کنند، این گروه در هر قشری ، در هر سرزمینی ، با هر فرهنگی ، یافت می شوند. خواندن یادداشتی مرا به یاد کتاب تامل برانگیز ، یاوه های مدروز ، آلن سوکال و ژان برک مونت انداخت. مقاله ای که در سال 1996 در نشریه ی امریکایی social text نوشته شده بود، به نام : «گذر از مرزها ؛ به سوی هرمنوتیک دگرسان کننده ی گرانش کوانتومی » با عنوانی پر طمطراق ، ساختاری محکم و مزّین به نام کسانی که هر کدام به ظاهر قله ای بودند ، کسانی مانند: ژاک لکان ، برونو لاتور، ژاک دریدا، میشل سرز و بسیاری دیگر. هیچ کس نمی توانست باور کند ، اندیشمندی ، آگاهانه مطلبی بی معنا بنویسد؛ اما نوشته شده بود. مقاله مورد توجه واقع شد ؛اما ماجرا به اینجا ختم نشد. شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۵:۵۷:۲۸ ۶۸۳ بازدید
اخلاق و یاوه های مدروز در روزگاری زندگی می کنیم که بمباران واژه های رنگارنگ و میان تهی ، نه فقط بر دانش ما نمی افزاید ، که گاه چون پوستین وارونه، ما را از دریافت حداقلی دانش واقعی دور می کند. شواهد هر روزه ، این واقعیت را اثبات می کند . سخنان پشت پرده ای که در عیان ، دیگر است ، وعده هایی که در حرف می ماند ، استفاده از واژه هایی که گاه گوینده از مفهوم آن بی خبر است ، دامی که ممکن است ، مرا نیز در سیطره ی خویش اسیر کند. این دام بیشتر در قلمرو برخی سیاستمداران چهره نشان می دهد و بعد از آن در حیطه ی روشنفکرنمایانی که با خواندن اندکی، خود را وارث دانایی گذشتگان وطلیعه داران دروازه ی طریق تازه می دانند ، بعد از آن در وسیع ترین طیف، طیف کسانی که به هر دلیل ، خود را دانا و دیگران را احمق فرض می کنند، این گروه در هر قشری ، در هر سرزمینی ، با هر فرهنگی ، یافت می شوند. خواندن یادداشتی مرا به یاد کتاب تامل برانگیز ، یاوه های مدروز ، آلن سوکال و ژان برک مونت انداخت. مقاله ای که در سال 1996 در نشریه ی امریکایی social text نوشته شده بود، به نام : «گذر از مرزها ؛ به سوی هرمنوتیک دگرسان کننده ی گرانش کوانتومی » با عنوانی پر طمطراق ، ساختاری محکم و مزّین به نام کسانی که هر کدام به ظاهر قله ای بودند ، کسانی مانند: ژاک لکان ، برونو لاتور، ژاک دریدا، میشل سرز و بسیاری دیگر. هیچ کس نمی توانست باور کند ، اندیشمندی ، آگاهانه مطلبی بی معنا بنویسد؛ اما نوشته شده بود. مقاله مورد توجه واقع شد ؛اما ماجرا به اینجا ختم نشد. شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۵:۵۷:۲۸ ۶۸۳ بازدید
اخلاق و یاوه های مدروز در روزگاری زندگی می کنیم که بمباران واژه های رنگارنگ و میان تهی ، نه فقط بر دانش ما نمی افزاید ، که گاه چون پوستین وارونه، ما را از دریافت حداقلی دانش واقعی دور می کند. شواهد هر روزه ، این واقعیت را اثبات می کند . سخنان پشت پرده ای که در عیان ، دیگر است ، وعده هایی که در حرف می ماند ، استفاده از واژه هایی که گاه گوینده از مفهوم آن بی خبر است ، دامی که ممکن است ، مرا نیز در سیطره ی خویش اسیر کند. این دام بیشتر در قلمرو برخی سیاستمداران چهره نشان می دهد و بعد از آن در حیطه ی روشنفکرنمایانی که با خواندن اندکی، خود را وارث دانایی گذشتگان وطلیعه داران دروازه ی طریق تازه می دانند ، بعد از آن در وسیع ترین طیف، طیف کسانی که به هر دلیل ، خود را دانا و دیگران را احمق فرض می کنند، این گروه در هر قشری ، در هر سرزمینی ، با هر فرهنگی ، یافت می شوند. خواندن یادداشتی مرا به یاد کتاب تامل برانگیز ، یاوه های مدروز ، آلن سوکال و ژان برک مونت انداخت. مقاله ای که در سال 1996 در نشریه ی امریکایی social text نوشته شده بود، به نام : «گذر از مرزها ؛ به سوی هرمنوتیک دگرسان کننده ی گرانش کوانتومی » با عنوانی پر طمطراق ، ساختاری محکم و مزّین به نام کسانی که هر کدام به ظاهر قله ای بودند ، کسانی مانند: ژاک لکان ، برونو لاتور، ژاک دریدا، میشل سرز و بسیاری دیگر. هیچ کس نمی توانست باور کند ، اندیشمندی ، آگاهانه مطلبی بی معنا بنویسد؛ اما نوشته شده بود. مقاله مورد توجه واقع شد ؛اما ماجرا به اینجا ختم نشد. شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۵:۵۷:۲۸ ۶۸۳ بازدید